نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات وعلوم اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Corona has been one of the most deadly and pervasive viruses in the world so far. It has left not only direct health effects, but also marginal effects on the field of ethics, including moral selfishness. Caring thinking means caring in the way of thinking. It is divided into value or praiseworthy thinking, emotional thinking, active thinking, normative thinking, and empathetic thinking. Another moral dilemma in the field of normative ethics is consequentialism, which considers an act or a moral rule to be more of a personal benefit to the people. In this research, the author’s purpose was to study and analyze these two types of thinking from the Quranic perspective while defining and expressing the principles and components of caring thinking and moral otherness. The results showed that differences in ontological and epistemological presuppositions make a difference in the way we look at otherness and caring thinking. Also, the components of those two thoughts, such as kindness and benevolence, kindness and love, and self-sacrifice, as well as the golden rule, cause a certain distance and closeness. For example, charity has otherworldly effects in addition to its worldly impacts in the Qur'anic view, while only worldly effects have been considered in Lippmann’s approach to otherness. The method used in this research was comparative analysis with the library method of data collection. The findings of this study indicated that there were similarities between some principles of ethical heterogeneity of thinking and some components of caring thinking. Some of their objective examples were emphasized in the Holy Quran. These principles included benevolence and charity, kindness, and self-sacrifice, along with the golden rule, which were close to the examples of the components of value thinking, active thinking, empathetic thinking, and normative thinking. However, in the context of the corona virus, the international community has tended towards moral selfishness, which has no place in the Iranian and Islamic culture and is not acceptable. As a result, it has caused many behavioral and cultural harms to the society. Therefore, to correct this behavior in the society and even at the global level, it is necessary to promote and teach other moral orientations and caring thinking based on religious and Islamic sources, especially the Holy Quran, which can be used as an educational plan, especially in the direction of ethical treatment of coronavirus.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
یکی از مهمترین مسئله درباره کووید19، تأثیراتی است که این ویروس بر تمام ابعاد زندگی بشر گذاشته است. شاید بارزترین تأثیر گسترش ویروس بر عموم انسانها و حکومتها بروز خودگروی اخلاقی از سوی آنها بود. به بهانه عمل به شیوهنامههای بهداشتی نظیر حفظ فاصله فیزیکی و زدن ماسک، محورشدن فرد و غفلت از دیگران، یکی از آسیبهای مهم این حمله ویروسی است. زمانی که انسان به هر قیمتی بخواهد فقط خود را از آسیب و گزند مصون دارد، خود را محور قرار داده و حاضر است همهکس و همهچیز را فدای خود یا بهتعبیری پیشمرگ خویش کند! آنگاه انسان میشود تنها محور عالم. وقتی چنین شود، حتی خانوادهاش نیز باید فدا شود که او زنده بماند. این، نهایت راه است: من و دیگر هیچ! حمله به فروشگاهها برای خرید اجناس لازم، هرچند به قیمت کشتار یا آسیبزدن به دیگران باشد، با این نگاه امری پسندیده خواهد بود. دیگر مفاهیمی ازقبیل دستگیری از دیگران، توجه به آنان، تلاش برای رفع مشکل ایشان و ایثار جایگاهی نخواهد داشت. توجه شود چنین مفاهیمی، صرفاً مفاهیم اخلاق دینی نیست؛ بلکه هر اخلاق انسانی هم به آن احترام میگذارد. به این ترتیب، نتیجه، حذف اخلاق از زندگی میشود (دولتی، 1399). نمونههای گذار از فردگرایی به جمعگرایی (احیای روحیه ایثارگری و تقدم منافع جمعی بر منافع فردی)، تأمین هزینههای درمان، توجه به خرید تجهیزات بیمارستانی، تولید انبوه ماسک هستند (صالحی امیری، 1399). قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام(ص) و سند زنده حقانیت راه اوست؛ کتابی که تنها معجزه حاضر در عصر ماست که گواه همیشه صادق اسلام و راهنمای انسانها است. جایی بس شگفت است که در این کتاب آسمانی از موضوعاتی سخن به میان آمده است که دانشمندان عصر حاضر بهتازگی موفق شدهاند با بهکارگیری دانشهای مختلف و ابزارهای پیشرفته علمی به برخی از آنها دست یابند. با وجود این، ضروری است تا با ارائه فهمی درست به تبیین علمی و استدلالی این موارد پرداخته شود. از منظر اهمّیّت پژوهش نیز، اگرچه کتابها و مقالاتی در حوزه دیگرگرایی و تفکر مراقبتی بهصورت مجزا به رشته تحریر در آمده، بررسی آن دو با هم و گذراندن آنها از صافی قرآن و استفاده از آن در شرایط حال جامعه جهانی مغفول مانده است؛ ازاینرو، نگارنده مقاله حاضر، پرکردن این خلأ را با نگارش این مقاله مهم و ضروری میداند.
1-1 بیان مسئله و روش پژوهش
با بیاعتبار شدن کلیسا و دین مسیحیت در تاریخ تفکر مغرب و درنتیجه، به دنبال آن، که بهضرورت˚ بیاعتباری اخلاق دینی را به دنبال داشته است، انسان مدرن تمدن غرب به دنبال جایگزینی و بازسازی اخلاقی جدای از آموزههای دینی و براساس آموزههای اومانیسم و عقلمحوری بود. توماس هابز، نخستین فیلسوف غربی است که به این مسئله پرداخت. او سرشت اخلاقی انسان را بر حب ذات مبتنی دانست و بر اساس این تفسیر خودمحورانه از طبیعت انسانی، نظریه خودگروی اخلاقی را مطرح کرد: نظریهای که یگانه اصل بنیادی در اخلاق را به حداکثر رساندن خیر شخصی میداند (صادقی، 1395: 8). در مقابل اندیشه خودگروانۀ هابز، برخی از فیلسوفان با نظریه او به مخالفت برخواستند و سعی کردند برداشتی نوعدوستانه از سرشت انسان عرضه کنند؛ فیلسوفانی همچون هاچسن، باتلر و هیوم. هاچسن با تأکید بر نیکخواهی و نیکوکاری، معیاری برای درستی و نادرستی اعمال ارائه کرد: بهترین فعل آن است که بیشترین خیر و خوشی را برای بیشترین تعداد انسانها به بار آورد و بدترین فعل آن است که به همان سان شر و بدی به بار آورد (Hastings, 2003: 552). همزمان با این نگرش، آگوست کنت سخن از نظریه دیگرگروی در اخلاق را بیان کرد (Borcher, 2006: 136). دیگرگرایی از نظریات اخلاق هنجاری نتیجهگرا یا غایتنگر است که معیار آن برای (خیر و شر) نتایج اعمال اشخاص است. تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل زیرمؤلفههای تفکر مراقبتی و دیگرگروی برای یافتن نمونههایی از مصادیق قرآنی این دیدگاهها و پاسخ به این سؤال است که آیا مؤلفههای تفکر مراقبتی و دیگرگروی اخلاقی قرابتی باهم دارند و آیا نمونههای مشترک از آنها در قرآن کریم موجود است. از مهمترین و سودمندترین مؤلفههای شناختی انسان، بحث تفکر است که عالمان، روانشناسان و فیلسوفان متعددی، چه در جهان اسلام و چه جهان غرب، به آن پرداختهاند. تفکر یا اندیشیدن فرایندی است که باعث دخل و تصرف و تغییر در اطلاعات ذخیرهشده در حافظه میشود (سیف، 1397: 365). همچنین، فعالیت ذهنی است که به حل مسئله، تصمیم گیری و ... منجر میشود. مهمترین منبع هر جامعه قوه تفکر و استدلال مردمان آن جامعه است؛ بنابراین، جامعهای موفق است که قابلیتهای تفکر و یادگیری مادامالعمر شهروندان آن به بهترین وجه تحقق یافته باشد (فیشر، 1390: 13). یکی از تقسیمبندیهای صورتگرفته برای انواع تفکر، تقسیمبندی میتولیپمن در سال 1994 است و آن تقسیم تفکر به انواع انتقادی، خلاق و مراقبتی (لیپمن، 2003: 197) است. تفکر مراقبتی دارای 2 معنا است؛ این تفکر به معنای تفکر مشتاقانه دربارۀ موضوعی است که فرد راجع به آن میاندیشد؛ یعنی فرد با شوق و علاقه و از روی دغدغه درونی به آن موضوع فکر میکند و متعهدانه و مسئولانه حاضر است همه قوای فکری خود را برای جستجو راهحل آن مسئله ذهنی به کار ببندد. درحقیقت، مراقبت در این معنا عقلانیتی است که ما پیش از این به آن متعهد بودهایم. معنای دیگر تفکر مراقبتی، دغدغه درباره مَنش تفکر است؛ یعنی ما علاوه بر اینکه به صاحب و ایده یا موضوعی که ذهن ما را به خود مشغول ساخته میاندیشیم و توجه میکنیم، نحوه و روش تفکر خود را نیز ارزیابی میکنیم (هدایتی، 1396: 239 و 238). تفکر مراقبتی، تفکری است که از هیجانات و احساسات ما نشئت میگیرد؛ اما به همان اندازه نیز مبنای شناختی دارد (شارپ، 2007: 248). لیپمن معتقد است تفکری که به ارزشها بها میدهد، تفکر مراقبتی است. تفکر به امور ارزشمند، اخلاقی و وجدانی، تفکر راجع به اولویتها و چیزهایی است که ارزش مراقبت و توجه خاص دارد. تفکر راجع به آرمانهایی که برای دنیا بهتر میتوان در سر داشت (لیپمن، 1995-6: 7). برای پرورش انسانهایی متفکر، تفکر انتقادی و خلاق بهتنهایی کفایت نمیکند؛ بلکه باید یک بُعد احساسی یا عاطفی دربرگیرندۀ همدلی و شفقت، حقشناسی و سپاس یا عشق وجود داشته باشد. وقتی مراقبتی (مسئولانه) میاندیشیم، به چه چیزهایی توجه میکنیم که مهم میدانیم. آنچه به آن اهمیت میدهیم، تفکر ما را طلب میکند. به عبارت دیگر، تفکر سطح بالا بدون ارزش نیست (قائدی، 1395: 171). این نوع از تفکر، توانایی در انسان است که ریشه در جان و قلب او دارد. روش انتخابشده برای این بررسی، تحلیل محتوای کیفی است. تحلیل محتوا، شناخت و برجستهکردن محورها و خطوط اصلی هر متن یا متون مکتوب با هدف فراهمآوردن تحلیلی توصیفی است (ساروخانی، 1378: 82). در این پژوهش، شیوه گردآوری دادهها از نوع کتابخانهای بوده و روش تحقیق، تحلیل تطبیقی است.
2-1.پیشینۀ پژوهش
عموم تحقیقات انجامگرفته دربارۀ موضوع مذکور به صورت انفرادی بوده است و اثری تطبیقی یافت نشد. مقاله حاضر با توجه به این خلأ سامان مییابد. در پارهای از پژوهشها هم تفکر مراقبتی و هم دگرگرایی اخلاقی بهصورت مجزا بررسی شده است. مهمترین آنها عبارتاند از:
در حوزه تفکر مراقبتی، هاجر کوهی اصفهانی (1398) در مقاله «تفکر مراقبتی از منظر آیات قرآنی» به معرفی و نقد تفکر مراقبتی از منظر قرآن پرداخته است. یحیی قائدی (1395) در کتاب مبانی نظری فلسفه برای کودکان دربارۀ مؤلفههای تفکر مراقبتی به تفصیل صحبت کرده است. در موضوع دگرگرایی اخلاقی هادی صادقی (1395) در پژوهشی با عنوان «دیگرگروی اخلاقی: منظری قرآنی» آن را بهتفصیل ارزیابی قرآنی کرده است. همچنین، منصور نصیری (1382) در مقاله «تأملی در بحث خودگرایی و دیگرگرایی» به آن پرداخته است. همانگونه که پیش از این بیان شد بیشتر پژوهشهای این حوزه، بهصورت مجزا به این مهم پرداختهاند و هیچیک از مقالات، تحلیل تطبیقی در این مورد و بهویژه با توجه به شرایط خاص کرونا نداشتهاند. مقاله حاضر با توجه به این خلأ پژوهشی سامان یافته است.
3-1. در این پژوهش، این پرسشها فراروی پژوهشگر این حوزه قرار میگیرد که سعی میشود در این جستار پاسخ داده شوند:
1- تفکر مراقبتی و دگرگرایی اخلاقی چه ویژگیهایی دارند؟
2- چه همانندیهایی و ناهمانندیهایی بین تفکر مراقبتی و دگرگرایی اخلاقی وجود دارد؟
3- نظر قرآن دربارۀ تفکر مراقبتی و دگرگرایی اخلاقی چیست؟
4- بهترین علاج اخلاقی در شرایط کرونا چیست؟
این پژوهش بر پایه این فرضیهها استوار هست:
1- میان تفکر مراقبتی و دیگرگرایی اخلاقی همپوشانیهایی وجود دارد.
2- قرآن پارهای از مؤلفهها و مصادیق تفکر مراقبتی و دگرگرایی اخلاقی را تأیید میکند.
3- بهترین علاج اخلاقی در شرایط کرونا کاربرد این دو نظر است.
2- مبانی نظری تحقیق
لیپمن (1995 به نقل از قائدی، 1395: 180ـ174) انواع تفکر مراقبتی را به تفکر ستایشی یا ارزشگذار، تفکر عاطفی، تفکر هنجاری، تفکر فعال و همدلانه تقسیمبندی کرده است که چندان با یکدیگر همپوشانی ندارند و بهتنهایی کامل نیستند؛ بلکه هر کدام ویژگیهای برجستهای از مهارت فکریاند.
2-1 تفکر ستایشی یا ارزشگذار
تفکر ستایشی همان ارزش قائل شدن و عزیزدانستن است. وقتی برای چیزی یا کسی ارزش قائل میشویم یا ستایش میکنیم یا تحسین میکنیم، به دلیل روابطی است که با دیگر چیزها دارد. سؤال کلیدی این جنبه از تفکر مراقبتی این است که چه چیز برای شما ارزشمند است (هدایتی، 1397: 160). ازجمله موارد تفکر ارزشگذار، احترام به بزرگترها، کمک به دیگران، دوستداشتن، نگهداری از اموال، انصاف، راستگویی یا صداقت و حفاظت از طبیعتاند.
2-2 تفکر عاطفی
تفکر عاطفی مفهومی است که همچون تیغ دو لبه، میان منطق و احساس در حرکت است (قائدی، 1395: 176). در گذشتهها تصور میشد هیچ رابطهای بین تفکر و عاطفه یا احساس وجود ندارد؛ حتی عواطف را مانع تفکر میدانستند؛ یعنی احساسات را طوفانهای روانی میدانستند که روشنایی عقلانیت و منطق را نابود میکند؛ اما باید آنها را نوعی داوری یا نوعی تفکر دانست که احتمال خطا در آن وجود دارد. تصمیمگیریها و بازیهای گروهی، داشتن حس قوی عدالت که به عمل و رفتار منصفانه و عادلانه منجر میشود. تعهد به دوری از خشونت و داشتن احساس قوی دربارۀ احساس دیگران از نمودهای تفکر عاطفی است. فرد دارای تفکر عاطفی با دیگران همدردی دارد، به ظلم واکنش نشان میدهد و با محیط اطراف خود - چه انسانها و چه موجودات زنده - با احترام رفتار میکند (کوهی، 1398: 174).
2-3 تفکر هنجاری
تفکر هنجاری ارتباط میان عقل نظری و عقل عملی است؛ یعنی درواقع چیزی که هست را به تفکر درباره آنچه باید باشد مرتبط میکند. سؤال کلیدی آن عبارت است از «واقعیت چیست و در مقابل آن ایدئال کدام است؟» (هدایتی، 1397: 161). مهمترین موارد در تفکر هنجاری عبارتاند از: پیداکردن درستترین راه از بین موقعیتهای موجود مانند رعایت نوبت، تقلبنکردن، امانتداری و انجام کار صحیح.
2-4 تفکر فعال
تفکر فعال به اعمالی میگویند که برخاسته از نوعی تفکر باشند. سؤالی که در این نوع تفکر مطرح میشود این است که من چه اعمالی میتوانم انجام دهم. برخی از موارد مهم تفکر فعال عبارتاند از: فعالیتها و اعمالی که برپایۀ ارزشها قرار دارند، انجام کارهایی برای رسیدن به هدف، کمک به دیگران وقتی به کمک نیاز دارند، انجام کارهای عامالمنفعه، امانتداری، حفظ و نگهداری چیزهای ارزشمند و انجام آنچه مهم است.
2-5 تفکر همدلانه:
مؤلفۀ پنجم تفکر مراقبتی، تفکر همدلانه نام دارد. یکی از انواع توجهکردن این است که خود را از احساسات، دیدگاهها، افق فکری و تصورات خیالی خود بیرون آوریم و به جای آنها احساسات، دیدگاهها، افق فکری و تصورات خیالی دیگری را احساس و تجربه کنیم (قائدی، 1395: 181). درحقیقت سؤال کلیدی این تفکر دربارۀ این موضوع است که هر مسئلهای از منظر دیگری چه تحلیلی دارد.
با توجه به توضیحات بیانشده در ذیل هر یک از مؤلفههای تفکر مراقبتی، به نظر میرسد وجه تمایز هر یک از انواع تفکر چنین خلاصه میشود:
جدول شماره1: مؤلفههای تفکر مراقبتی
تفکر ستایشی |
تفکر عاطفی |
تفکر فعال |
تفکر هنجاری |
تفکر همدلانه |
1ـ ارزش قائل شدن برای خود 2ـ ارزش قائل شدن برای نگرشها و ویژگیهای شخصیتی، اعمال کارهای دیگران و 3ـ ارزش قائل شدن برای مجموعه پدیدههای هستی |
1- کنترل احساسات خود 2ـ توجه به بروز و ظهور معتدلانه احساسات و عواطف |
1ـ انجام کارهای خوشایند نسبت به خدا 2ـ انجام کارهای خیر در نسبت به دیگران 3ـ انجام کارهای خوب نسبت به مخلوقات |
جویای ایدئالها بودن، چه در حوزه فکر و اندیشه و چه در حوزه عمل |
1ـ آنچه برای خود پسندی برای دیگران هم بپسند و بالعکس 2- درک متقابل احساسات و افکار و اعمال دیگران |
تمایز دیگرگروی با دو نظریه دیگر غایتنگر، یعنی خودگروی و سودگروی، در پاسخ به این سؤال است که باید به دنبال فراهمآوردن خیر چه کسی بود. خودگرایان قاطعانه بر تحصیل سود شخصی و منفعت فردی تأکید دارند و محدوده حاملان، بهرهوران از سود و منفعت را منحصر به شخص فاعل میکنند. سودگرایان بر تحصیل بالاترین مراتب سود و لذت یا رفاه و سعادت برای کل و همه اعضای جامعه مربوطه و همچنین، خود فاعل تأکید دارند؛ اما برخلاف دو نظریه بالا دیگرگروان نیز از مجموع تمامی انسانها که باید به سود و رفاه دست یابند، تنها عامل مباشر را حذف و استثنا میکنند و معتقدند محدوده کسانی که باید از سود و ثمرات اعمال ما منتفع شوند، شامل همه افراد، غیر از خود عامل اخلاقی میشود (سورکی، 1390: 100). با توجه به مطالب بالا دیگرگروی همانند نظریه رقیب خود، یعنی خودگرایی اخلاقی، از نظریاتی است که در فضای کاملاً سکولار تمدن غرب و براساس تحلیلهای فیلسوفانه از طبیعت بشر ایجاد شدهاند. فیلسوفان اخلاق، هرگونه کمککردن و یاریرسانی را دیگرگرایی نمیدانند؛ زیرا در اینجا انگیزه فعل مهم است (توجه به سعادت و رفاه دیگران، آن هم به خاطر خودشان و نه به خاطر نفع شخصی) (بکر، 1380: 9).
در زیر سه مؤلفه اصلی دیگرگروی اخلاقی بیان میشود:
1- در نظر گرفتن سود و رفاه دیگران: هدف از عمل دیگرگروانه باید رفاه و سود دیگران باشد. پس اگر سود دیگران لحاظ نشود یا سود دیگران برای پیشبرد سود شخصی لحاظ شود، چنین عملی دگرگروانه نیست.
2- پذیرش امکان کاهش رفاه شخصی: دیگرگرا باید امکان کاهش یا از بین رفتن رفاه شخصیاش را در اعمالش قبول کند (صادقی، 1395: 11).
3- عدم توقع اجر و پاداش: فرد دیگرگرا نباید توقع اجر و پاداش از پیش تعیین شدهای را داشته باشد (Monroe, 1996: 6).
3- بحث وبررسی
دیگرگروی روانشناختی و اخلاقی
مسئله دیگرگرایی را از دو زاویه بررسی کردهاند: 1- بعد روانشناختی که توصیفی است و به توضیح و توصیف ساختار روانی انسانها در انجام کارها و رفتارهای گوناگونشان میپردازد. درواقع مدعای دیگرگروی روانشناختی این است که انسان در کارهایش گاه خودمحور است و گاه دیگرمحور. این نگرش، ساختار روانی انسان را به گونهای میداند که میتواند فارغ از منافع شخصی به منافع دیگران بپردازد؛ یعنی در سرشت انسان این قابلیت وجود دارد که علاوه بر محاسبه و لحاظ خیر و شر خود، به دنبال خیر و شر دیگران نیز باشد و در برخی موارد به آنها اولویت بخشد (صادقی، 1395: 13).
2- بعد اخلاقی: توصیهای بوده و با ارائه توصیههایی برای مردم مشخص میکند مردم چگونه باید رفتار کنند. این نظریه انسان را به رهایی از خودمحوری و نیکی و نفعرسانی به دیگران برای خودشان توصیه میکند. شواهد تجربی انحصار خودگروی در انسان را نقض و وجود دیگرگرایی را هم اثبات میکند: روانشناسان تکاملگرا معتقدند انسان علاوه بر حسکردن درد دیگران، توجه نشان دادن و تلاش برای انجام کاری را که درد را تسکین دهد نیز در بر میگیرد. چنین یافتههایی با این اندیشه هماهنگ است که رفتار جامعهپسند، منشأ زیستشناختی دارد (بارون و دیگران، 1392: 579).
3-1 تشابهات مصادیق دیگرگروی و برخی از زیرمؤلفههای تفکر مراقبتی:
ارائه منظری قرآنی از تفکر مراقبتی و دیگرگروی اخلاقی را میتوان با پیداکردن اصول و مصادیق مؤلفههای تفکر مراقبتی و دیگرگرایی اخلاقی در قرآن به تصویر کشید. در ادامه، اصول دیگرگروی و مصادیق مؤلفههای تفکر مراقبتی همچون احسان و نیکوکاری، ایثار و ازخودگذشتگی، محبت یا عشق ایثارگرانه و قاعده زرین براساس آیات قرآن تبیین مقایسهای شدهاند:
3-1- 1 احسان
یکی از اصول دیگرگروی و همچنین، از مصادیق مؤلفه هنجاری تفکر مراقبتی فعل احسان است که نقطه اشتراک این دو را به ما نشان میدهد. حال باید دید آیاتی در قرآن دربارۀ احسان وجود دارد که تأییدکننده این دو نوع تفکر از این وجه باشد یا نه. احسان به دو صورت به کار برده میشود: به معنای انعام به غیر و دیگری به معنای کاری را به نیکی انجام دادن (راغب اصفهانی، 117:1385). احسان، فعلی حاکی از دیگرگروی، عشق و انسانیت به دیگران است. این اصل به دنبال قاعدهای هنجاری برای انجام عملی به سود دیگران است که به پیشبرد منافع مهم و مشروع دیگران کمک کند و غالباً به دنبال جلوگیری یا از بین بردن آسیبها یا ضررهای احتمالی به دیگران است (صادقی، 1395: 17). همچنین، در این اصل علاوه بر حسن فعلی، باید به حسن فاعلی هم توجه ویژه داشت؛ یعنی هم فعل و هم نیت احسانکننده باید نیکوکارانه باشد؛ بنابراین، به کسی که نیت خیرخواهی داشته باشد، ولی آن را به فعلیت نرساند یا کسی که انگیزههای نهان خودگروانه را در پوشش افعال دیگرگروانه انجام دهد، نیکوکار نمیگویند (همان).
در قرآن کریم، پرکاربردترین معنا برای واژه (احسان) به معنای (نیکیکردن به دیگران) است. در آیه 36 سوره نساء در ادامه پرستش خداوند امر به احسان به والدین شده است:
واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا (نسا: 36)؛ (و خدا را پرستش کنید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر خود احسان کنید).
در آیات ذیل مصادیقی از احسان آمده است:
وَانفِقُوا فِی سَبِیلِ الله و لاتُلقُوا بِایدِ یکُم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین (بقره: 195)؛ (و در راه خدا انفاق کنید و خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که مسلماً خدا نیکوکاران را دوست دارد).
و همچنین در این آیه که خداوند متعال میفرمایند:
ان الله یامر بالعدل و الاحسان ... (نحل: 90)؛ (به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشان امر میکند).
علامه طباطبایی، عدالت و احسان را در این آیه به معنای اجتماعی تفسیر میکنند. بر این اساس، نیکی در اینجا به معنای نیکیکردن به دیگران است؛ یعنی سود و خیررسانی به دیگران، نه برای تلافی و مجازات، بلکه ابتدائا و تبرعا؛ به گونهای که خیر دیگران را با خیر بیشتری تلافی کند و شر آنان را با شر کمتری مجازات کند (طباطبایی، 12:1417/332-330)؛ اما علی(ع) در کتاب گوهر بار خویش، نهجالبلاغه، میان عدل و احسان تمایز قائل است با این عنوان که (عدل، انصاف است و احسان، تفضل) (نهجالبلاغه، 1414: 509).
جدول شماره دو: افعال و مصادیق قرآنی مؤید تفکر مراقبتی و دیگرگروی
فعل |
مصادیق قرآنی |
رده تفکر مراقبتی |
رده اخلاق نتیجه گرا |
احسان |
واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا |
هنجاری |
دیگرگروی |
وَانفِقُوا فِی سَبِیلِ الله و لاتُلقُوبِایدِیکُم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین |
|||
ان الله یامر بالعدل و الاحسان |
|||
|
|
بنابراین، واژه احسان به دو صورت کاربرد دارد: 1- انعام به غیر و 2- کاری را به نیکی انجام دادن و به لحاظ معنای دوم احسان (کاری را به نیکی انجام دادن). این نیکویی هم شکل عمل، هم نیت انجام عمل و هم هدف انجام عمل را شامل میشود که از آن به حسن فعلی و فاعلی تعبیر میشود؛ بنابراین، در تعریف احسان میتوان گفت فعل هدفمندی است که دارای حسن فعلی بوده است و درنتیجه، احسان در رده تفکر مراقبتی نیز قرار میگیرد.
3-1-2 ایثار و از خودگذشتگی
ایثار را میتوان از اصول دیگرگروانه و از مصادیق مؤلفه تفکر فعال نام برد؛ زیرا ایثار در اصطلاح به معنای مقدمداشتن دیگری بر خود در جلب سود و منفعت یا پرهیز از ضرر است (صادقی، 1395: 21). همچنین، برخی از موارد تفکر فعال شامل کمک به دیگران وقتی به کمک نیاز دارند و انجام کارهای عامالمنفعه نوعی ایثار محسوب میشوند. تحسین انصار در قرآن کریم به این دلیل است که در حال فقر، از مهاجرین استقبال میکنند و آنها را برخود ترجیح میدهند:
والذین تبوءوا الدار و الایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ولا یجدون فی صدورهم حاجه مما اوتوا و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون (حشر: 9)؛ (و نیز کسانی که قبل از مهاجران در مدینه جای گرفته و ایمان آوردهاند؛ هر کس را که به سوی آنان کوچ کرده، دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است، در دلهایشان حسدی نمییابند و هرچند در خودشان احتیاجی مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدم میدارند و هرکس از خست نفس خود مصون ماند، ایشاناند که رستگاراناند).
امام علی در بزرگی فعل ایثار بیان میدارند: (الایثار اعلی المکارم) (تمیمی آمدی، 1366، ح1029: 54). در اخلاق اسلامی، دیگرگروی که در آن افراط صورت گرفته باشد که به ضرر و حسرت شخص دیگرگرا بیانجامد، امری نامعقول است؛ برای مثال، انفاق و ایثار از ثروت، باید حالت اعتدال را حفظ کند و افراط در آن ناروا است:
ولاتجعل یدک مغلوله الی عنقک ولا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا (اسرا: 29)؛ (نه دست خویش را به گردن انداز و نه به سخاوت، یکباره بگشای که ملامتشده و حسرتزده خواهی نشست).
جدول شماره سه: افعال و مصادیق قرآنی مؤید تفکر مراقبتی و دیگرگروی
فعل |
مصادیق قرآنی |
رده تفکر مراقبتی |
رده اخلاق نتیجهگرا |
ایثار و ازخودگذشتگی |
والذین تبوءوا الدار و الایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ... |
فعال |
دیگرگروی |
با توجه به واژه ایثار و ازخودگذشتگی که در آیه فوق از صفات اهل ایمان شمرده شده و عمل قوم انصار به دلیل کمک به مهاجرین تحسین و تمجید شده است، علاوه بر دلالت اصل دیگرگروانه در تقسیمبندی تفکر مراقبتی فعال نیز جای میگیرد؛ زیرا به کمک به دیگران، زمانی که به کمک نیاز دارند، توجه داشته است.
3-1-3 حُسن معاشرت یا قاعده طلایی
حُسن معاشرت یا قاعده طلایی یکی از انواع توجهکردن است و به این صورت ظهور میکند که خود را از احساسات و دیدگاههای خود بیرون بیاوریم و به جای آنها احساسات، دیدگاههای دیگری را احساس و تجربه کنیم. درحقیقت سؤال کلیدی این تفکر دربارۀ این موضوع است که هر مسئلهای از منظر دیگری چه تحلیلی دارد. همچنین، این اصل، یک اصل پذیرفتهشده در فرهنگها، مکاتب و ادیان مختلف است. این قاعده یک اصل جهانی است که میتواند معیار مشترک میان تمامی آدمیان در همه ادوار تاریخ باشد. براساس قاعده زرین، انسان باید با دیگران چنان رفتار کند که دوست دارد در همان موقعیت با او آن طور رفتار کنند. قاعده زرین با این دستور که با دیگران چنان رفتار کن که با تو رفتار میکنند، متفاوت است و نباید خلطی بین آن دو صورت بگیرد؛ زیرا نتیجه این دستور میتواند مقابله به مثل و انتقام باشد؛ حال آنکه قاعده زرین به دنبال چنین نتیجهای نیست (گنسلر، 1385: 139). در فرهنگ اسلامی و بهویژه در برخی از آیات قرآن کریم، بهصورت ضمنی به این قاعده اشاره شده است. خدای بزرگ در سوره (مطففین) براساس این قاعده میفرماید:
ویل للمطففین * الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون * واذا کالوهم او وزنوهم یخسرون (مطففین: 3-1)؛ وای بر کمفروشان؛ آنان که وقتی برای خود پیمانه میکنند، حق خود را بهطور کامل میگیرند؛ اما هنگامی که میخواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم میگذارند.
و همچنین، در آیه 267 سوره بقره حسن معاشرت یا قاعده طلایی مفروض گرفته شده است:
یا ایها الذین ءامنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض ولا تیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم باخذیه الا ان تغمضوا فیه و اعلموا ان الله غنی حمید (بقره: 267)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید و از آنچه برای شما از زمین برآوردیم، انفاق کنید و در پی ناپاک آن نروید که از آن انفاق نمایید؛ در حالی که آن را اگر به خودتان میدادند، جز با چشمپوشی و بیمیلی به آن، نمیگرفتید و بدانید که خداوند بینیاز ستوده است.
همانطور که مشاهده شد در آیات فوق این قاعده مفروض گرفته شده است.
جدول شماره چهار: افعال و مصادیق قرآنی مؤید تفکر مراقبتی و دیگرگروی
فعل |
مصادیق قرآنی |
رده تفکر مراقبتی |
رده اخلاق نتیجهگرا |
حُسن معاشرت یا قاعده طلایی |
ویل للمطففین، الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون ... |
تفکر همدلانه |
دیگرگروی |
یا ایها الذین ءامنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم ... |
بنابراین، با در نظر داشتن آیات فوق درخصوص حسن معاشرت و رفتار نیک با دیگران، علاوه بر اخلاق دیگرگرا، مصادیقی از تفکر همدلانه که توجه به دیگران در آن مهم است، درکپذیر است.
4-1-3 محبت یا مهربانی با دیگران
یکی از مسائل مهم در زندگی، برقراری پیوند دوستی و صمیمیت با دیگران است؛ چنان که از مصادیق تفکر ستایشی یا ارزشگذار همین مهرورزی وعشق و محبت به دیگران است. امام علی(ع) دربارۀ احترام و گرامیداشتن دیگران در حدیثی بیان میدارند که: «اگر کسی را گرامی بداری، درحقیقت خود را گرامی داشتهای و حیثیت خویش را با آن آراستهای؛ بنابراین، به خاطر خوبی و احترامی که به خود کردهای، انتظار سپاسگذاری نداشته باش» (میزان الحکمه، 1384، ج10: 103). عشق و محبت ازجمله مفاهیم ارزشی در اخلاق هستند. برخی از مکاتب اخلاقی که اغلب رویکردی دینی به اخلاق داشتهاند، اخلاق محبت را در اخلاق هنجاری طرح کردهاند (صادقی، 1395: 24). بر اساس این نظریه، تنها یک دستور اخلاقی اساسی وجود دارد و آن دوست داشتن است و سایر دستورات و هنجارهای اخلاقی را از آن باید گرفت (فرانکنا، 1389: 127). عشق و محبت هرچه از خود پرستی و عشق به خود دور شود و به سمت نوع دوستی برود، به دیگرگروی نزدیکتر میشود.
در دین مبین اسلام هم بر عشق و محبت به دیگران تأکید ویژهای شده است. محبت به خلق، باید در طول محبت خالق باشد:
ومن الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله ... (بقره: 165)؛ برخی از مردم، غیر خدا را همانند خدا گیرند و چنان که خدا را بایست دوست داشت، با آنها دوستی ورزند؛ لیکن آنان که اهل ایماناند، کمال محبت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند ...
و همچنین در آیه 44 سوره طه، خداوند به موسی امر میکند زمانی که با فرعون روبهرو شدید، با او با مهربانی و نرمی صحبت بکن. از این آیه چنین استنباط میشود که به طریق اولی باید با خانواده و دوستان و اطرافیان به نرمی و با مهربانی و عشق و محبت رفتار کنیم.
فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی (طه: 44)؛ و با او سخنی نرم گویید، شاید که پند گیرد و بترسد.
در سوره آل عمران میفرماید:
الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین (آل عمران: 134)؛ همانها که در راحت و رنج انفاق میکنند و خشم خود را فرو میخورند و از مردم در میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
جدول شماره پنج: افعال و مصادیق قرآنی مؤید تفکر مراقبتی و دیگرگروی
فعل |
مصادیق قرآنی |
رده تفکر مراقبتی |
رده اخلاق نتیجهگرا |
محبت یا مهربانی با دیگران |
ومن الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله |
تفکر ستایشی یا ارزشگذار |
دیگرگروی |
فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی |
|||
الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ ... |
با مطالعه آیات فوق معلوم شد مصادیق محبت یا مهربانی مانند محبت به دیگران، خوشزبانی و چشمپوشی از عیوب دیگران در تقسیمبندی انواع تفکر مراقبتی در طبقه تفکر ستایشی یا ارزشگذاری نیز قرار میگیرد و در آن محبت به دیگران تأکید شده است.
همانطور که مشاهده شد میان برخی از اصول دیگرگروی و مؤلفههای تفکر مراقبتی همچون تفکر هنجاری، ارزشگذار، فعال و همدلانه قرابتی وجود دارد. همچنین، آیات قرآنی تأییدکننده آن هستند. در زیر در جدول شماره شش در یک باهمنگری سعی شد این قرابت به نمایش گذاشته شود:
جدول شماره شش: باهمنگری تفکر مراقبتی و دیگرگروی اخلاقی و مصادیق قرآنی آنها
رده تفکر مراقبتی |
رده اخلاق نتیجهگرا |
فعل |
مصادیق قرآنی |
|
هنجاری |
دیگرگروی |
احسان |
واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا |
|
ان الله یامر بالعدل و الاحسان |
||||
فعال |
دیگرگروی |
ایثار و ازخودگذشتگی |
والذین تبوءوا الدار و الایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ... |
|
همدلانه |
دیگرگروی |
حُسن معاشرت یا قاعده طلایی |
ویل للمطففین،الذین اذا کتالوا علی الناس یستوفون ... |
|
یا ایها الذین ءامنو انفقوا من طیبات ما کسبتم ... |
||||
تفکر ستایشی یا ارزشگذار |
دیگرگروی |
محبت یا مهربانی با دیگران |
ومن الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله |
|
فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی الذین ینفقون فی |
||||
السراء والضراء و الکاظمین الغیظ ... |
||||
3-1-5 نقد
1- ازنظر اخلاق قرآنی، گرچه عواطف ارزشمندند، این ارزشمندی نباید به انکار عقل و خواستههای عقلانی منجر شود. اینکه عاطفه را تفکر ملاک قرار دهیم، دلیل منطقی ندارد. انسان دارای انواعی از خواستهها است که برخی از آنها غریزی است و برخی دیگر عاطفی و اجتماعی. به چه دلیل تأمین خواستههای نوع اول خیر اخلاقی نیست، اما تأمین خواستههای نوع دوم خیر اخلاقی است!
- عملناشدنی بودن دیگرگرایی: برخی معتقدند دیگرگرایی عملناشدنی است (نصیری، 1382: 395).
3-عدم جامعیت: اشکال دیگر این است که اخلاق منحصر به مسائل اجتماعی و روابط گروهی صرفاً نیست.
4- هستی در این برنامه به معنای کیهان است و شامل متافیزیک نمیشود. لیپمن به پیروی از فلسفه عملگرایی جان دیویی پرداختن به سؤالات متافیزیکی را توصیه نمیکند (ستاری، 1391: 4).
5- یکی دیگر از نقدهای وارده بر تفکر مراقبتی در مبانی معرفتشناسانه است که به نسبیگرایی در شناخت معروف است. روش لیپمن به نسبیت در فهم منتهی میشود (صدر، 1395: 142). از دید لیپمن، ما هیچوقت به معرفت یقینی دست پیدا نمیکنیم. یکی از مسائل محوری تأکیدشده در این برنامه، این است که فلسفه به دانشآموز کمک میکند تا به جای اینکه خود را درگیر امر حقیقی کند، به ساخت معنا بپردازد (عبداللهی، 1396: 167).
6- روش فاصلهگذاری فیزیکی و استفاده از ماسک که بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری کرونا پیشنهاد داده است، هرگز نباید به معنای فرار از مسئولیت انسانی و اخلاقی نسبت به دیگران باشد. هرچند در ظاهر فیزیک ما از دیگران جداست، قلبهای ما باید در پی همیاری و همکاری اجتماعی و کمک به دیگران و در جهت حل معضل و مشکلات بهوجودآمده از کرونا باشد و به نظر میرسد در اینجا تعبیر فاصلهگذاری فیزیکی صحیحتر باشد تا فاصلهگذاری اجتماعی؛ بنابراین، استفاده از ماسک و فاصلهگذاری فیزیکی جایگاه مهمی در دیگرگروی اخلاقی دارد و نباید فراموش شود؛ زیرا در فرهنگ غنی اسلام افراط و تفریط در هیچ فعلی پذیرفته نیست و رعایت عدل و انصاف در همه امور لازم است؛ بنابراین، درواقع از نگاه اسلام، خودگروی مطلق و دیگرگروی مطلق نداریم؛ بلکه بین برخی مصادیق آنها همپوشانی وجود دارد.
4- نتیجه
با توجه به توضیحات ذکرشده از تفکر مراقبتی و مؤلفههای آن و همچنین، دیگرگروی اخلاقی، این پژوهش به بررسی و تحلیل این دو نوع تفکرات از منظری قرآنی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که تفاوت در پیشفرضهای هستیشناسانه و معرفتشناسانه باعث تفاوت در نوع نگاه به دیگرگروی و تفکر مراقبتی شده و در رابطه با مصادیق مؤلفهها و اصول آن دو، همچون احسان و نیکوکاری، قاعده طلایی، مهربانی و محبت و ایثار و ازخودگذشتگی باعث دوری و نزدیکی خاصی شده است؛ برای مثال، در باب نیکوکاری در نگاه قرآنی علاوه بر آثار دنیوی دارای آثار اخروی است؛ اما در نگاه لیپمن و دیگرگروی تنها به آثار دنیوی توجه میشود.
یافتههای این پژوهش نشان دادند میان برخی از اصول تفکر دیگرگروی اخلاقی و برخی مؤلفههای تفکر مراقبتی اشتراکاتی وجود دارد که برخی از مصادیق عینی آنها در قرآن کریم تأکید شده است. این اصول شامل احسان و نیکوکاری، قاعده طلایی، مهربانی و محبت و ایثار و ازخودگذشتگی است که با مصادیق مؤلفههای تفکر ارزشگذار، تفکر فعال، تفکر همدلانه و هنجاری نزدیک است. با توجه به اینکه جامعه جهانی در شرایط کرونا ویروس به سمت خودگروی اخلاقی تمایل پیدا کرده که در فرهنگ ایرانی و اسلامی جایگاهی نداشته و سبب آسیبهای رفتاری و فرهنگی به جامعه شده است، برای رقیقکردن این بیماری رفتاری - اخلاقی لازم است دیگرگروی اخلاقی و تفکر مراقبتی با نظر به آیات قرآنی در آحاد جامعه ترویج شود. همچنین، برای تحقق تفکر مراقبتی و دیگرگروی در افراد لازم است این شایستگیهای تربیتی از اوان کودکی، هم در تعلیم و تربیت رسمی بهویژه مدرسه و هم در تعلیم و تربیت غیر رسمی شامل خانواده، رسانه، فضای مجازی و مسجد بهصورت هدفمند و برنامهریزیشده و هم در برنامه درسی آشکار و پنهان شایان توجه ویژه قرار گیرد. در صورت آموزش هدفمند این دو نوع از تفکر و با توجه به غنای منابع دینی و اسلامی، بهویژه قرآن میتوان سازوکارهای عالمانه و هدفمندی را در راستای آموزش مؤثر و تقویت این نوع تفکرات در کودکان و نوجوانان پیریزی کرد. همچنین، اگر این نوع تفکرات از صافی متون دینی گذرانده شود، ضمانت اجرایی بسیاری خواهد داشت و درنهایت، میتوان در سایه تعلیمات قرآن و سنت پیامبر و ائمه اطهار آن را در سطح جهانی معرفی کرد.