نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه فرهنگ و ارتباطات، دانشگاه امام صادق (ع)
2 استادیار گروه فرهنگ و ارتباطات، دانشگاه امام صادق (ع)
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Basically speaking, saintliness is considered as a commented and valued issue allotting to religion realm which without the presence of such a meaning, no religion is worthy of its name.
This article aims to consider the normative prepositions related to holy places and times in three sacred books : Quran, Pentateuch, and Gospel with their similarities and differences. A specific software program is used with quantitative and qualitative research method to process and analyze the data by means of a profound content analysis method.As a result of searching in these three sacred books, 10396 normative propositions were found which are categorized in 123 sections. One of these sections includes 295 prepositions with the content of holy places and the other one has 301 prepositions with the content of holy times.
Therefore, 5.7 percent of the dos and don'ts of these three books presented in tables of this article is based on the norms of holy places and times. According to these tables, Pentateuch considers do's and don'ts in our relation and holy places as well as us and holy times more than the two other books. In a section of holy places, the share of normative prepositions related to us and sacred objects is more in Pentateuch rather than Quran and Gospel. However Gospel compared to the other books has more relevant norms related to places of worship like churches and synagogues. Additionally, the least normative propositions related to us and holy times could be found in Gospel. The normative prepositions related to religiously prohibited months are just seen in Quran.This article lists 596 normative propositions with their identity numbers by representing the exact address of the source of verses.
Eventually, a symmetry model of fivefold contents of places and times norms in three sacred books is computed and designed. Factors to be taken in to accounts in this model are reaching to coefficient correlation of 0.7 between the contents of Eids and holy times with holy objects and places .
کلیدواژهها [English]
هنجار در یک نظام کلی عبارت از بایدها و نبایدها در هر جامعه و فرهنگ است. ریشه لغویِ Norm یا هنجار، کلمه لاتین Normo است. در لاتین نورم Norm قبل از همه، قاعده، قانون و مثالی است که مرجع عمل واقع میشود و در عمل معنای اخیر مورد توجه است (ساروخانی، 1370: 492ـ491). در لاتین این واژه معنای گونیا میدهد و از این رو به معنی قانون و یا قاعدهای است که به عنوان ماخذ به آن رجوع میشود. در محاوره این واژه به معنای قانون یا اصلی است که باید راهبری یا هدایت یک رفتار را عهده دار شود. در مواردی که نُرم بکار میرود، منظور مطلق فکر کردن نیست بلکه راههای عمل و یا انجام دادن است (سازگار، 1377 : 104-103). در لغت نامه روان شناسی برای هنجار دو معنا از دو منظر ذکر شده است:
1ـ آنچه باید به منزله انگاره و یا به منزلة قاعده در نظر گرفته شود.
2ـ استاندارد یا ارزشی که معرف یک گروه است. یک هنجار میتواند معرف ارزشی مفرد یا طبقهای از ارزشها باشد که بیانکننده بازده مخصوص یک گروه است و هر یک از افراد را میتوان با آن مقایسه کرد (منصور، 1365: 357).
هورتون نیز دست به طبقه بندی معانی واژه هنجار میزند. بهگفتة وی واژه هنجار دارای دو معناست:
ـ معنای آماری: اندازه هر چه که کلاً وجود دارد.
ـ معنای فرهنگی: مفهوم چیزی که انتظار میرود وجود داشته باشد.
گاهی اوقات از هنجارِ آماری تعبیر به «واقعیت» و از هنجار فرهنگی تعبیر به «ایده ال» میشود
هورتون در ادامه با اشاره به اینکه مردم غالباً تفاوت میان این دو نوع هنجار؛ یعنی هنجارِ آماری یا «هستها» و هنجارِ فرهنگی یعنی «بایدها» را تشخیص نمیدهند، هنجارهای فرهنگی را مجموعهای از انتظارات رفتاری، و تصوری فرهنگی از این امر میداند که مردمان چگونه باید عمل کنند. به گفته وی فرهنگ، نظام هنجارهای استاندارد شده و روشهای مورد توقع و انتظار احساس کردن و عمل کردن است که اعضای یک جامعه مجموعاً از آن تبعیت میکنند ((Horton. 1984:57.
در دائرهالمعارف جامعه شناسی گیلفورد هم هنجار از دو منظر علوم آماری و علوم روانشناختیِ آموزشی بررسی و تعریف شده است. بر این اساس، هنجار در آمار، شاخص ویژگی مشترک یا متوسط یک گروه مشخص است و دراندازه گیریهای آموزشی و روان شناختی، هنجارها ابزارهای تفسیر نتایج آزمونها هستند (Guilford , 1973-1974: 198)
شاید یکی از سادهترین تعاریف هنجار تعریفی است که کنت بیلی آورده، میگوید: هنجارها بیان آن چیزی است که فرد باید یا نباید انجام دهد. وی هنجارها را اعم از هنجارهای مثبت و منفی میداند و ادامه میدهد: هنجارها میتوانند امر باشند؛ یعنی بگویند که چه باید بکنیم یا نهی باشند؛ یعنی بگویند چه نباید بکنیم. عدم انطباق با هنجارها تنبیه یا مجازات را از طرق مختلف در پی دارد ((Bailey, 1982: 121
دیوید لی وهوارد نیوبای هم در کتاب خود تعریفی بسیار کلی و عام از هنجار بهدست میدهند و میگویند: «هنجار عبارت از الگوهای اساسی است که باید بر آن منطبق بود. این دو با اذعان به اینکه تعریف یاد شده بسیار کلی است، میکوشند بدین گونه به تبیین بیشتر واژه هنجار بپردازند: «تعریف دقیقتری از هنجار این است که هنجار، الگویی انتزاعی است که در ذهن وجود دارد و محدودیتهای مشخصی را برای رفتار تعیین میکند»(Lee & Newby, 1983: 264).
آنتونی گیدنز هم قواعد رفتار را که رفتار مناسب در محدوده معینی از زمینههای اجتماعی را مشخص میکنند، هنجار مینامد و میگوید هنجار یا نوع معینی از رفتار را تجویز میکند و یا آن را ممنوع میسازد (Giddens , 1993: 743).
هنجارها[1] از یک نظر به دو دسته «نوشته و نا نوشته»[2] تقسیم می شود (Ferrante,2008:63). به نظر میرسد که تورات، انجیل و قرآن، از کهنترین و ماندگارترین کتب حاوی «هنجارهای نوشته» در میراث انسان معاصر است. اما آیا میتوان خواستهها و فرمانهایی که در سه کتاب مقدس به صورت مکتوب آمده، آنگونه که در مباحث جامعه شناسی مطرح شده، «هنجار» نامید؟
هنجار و ارزشها
اگرچه ارزش و هنجار دو مفهوم اساسی و مجزا در جامعه شناسی است، اما توجه مقاله حاضر بیشتر معطوف به رابطه تنگاتنگ میان این دو است. آن چنان که ریچارد شفر مینویسد: «اغلب میان ارزشها، هنجارها و احکام در یک فرهنگ رابطه مستقیم وجود دارد. به عنوان مثال: اگر یک فرهنگ دارای نگرشی مثبت و اساسی نسبت به مالکیت اموال شخصی باشد، احتمالاً قوانین شدیدی بر علیه سرقت وضع خواهد کرد» (Schaefer,1983:59) به عبارت دیگر، ارزشهای مشترک است که هنجارهای در حد «مقتضیات» را شکل می دهد. آن چنان که فرانت در تعریف ارزش می گوید: «مفاهیم مشترک در این باره که چه چیزهایی خوب، صحیح، مقتضی، شایسته و مهم است، ارزش نامیده می شود (Ferrante, 2008: 63) در مورد زمانها و مکانهایی که در حوزة ارزشهای مثبت جای گرفته و با اصطلاح «مقدس» شناخته میشوند نیز میتوان چنین رابطهای را دید. به عنوان مثال: جنبه مقدس بودن «موسم» حج، در آیه 194 سوره دوم قرآن، به وضوح قابل مشاهده است و متعاقباً هنجار عدم کارزار به واسطه قداست ماه مذکور در آیه 217 همان سوره مطرح شده است. یا هنجار نپختن غذا به واسطه قداست روز شنبه، در آیه 23 فصل 16 کتاب دوم تورات آمده است. در واقع در هر دو مثال، قداست، جهت رفتار را مشخص کرده است. این همان پدیدهای است که تی- باتومور هنگام بحث درباره عوامل جهت دهی به رفتارهای اجتماعی، از ارزشها یاد کرده و تأکید میکند که به همین جهت، جامعه شناس، ارزشها و ارزش گذاریهای انسانها را به عنوان یک واقعیت مطالعه میکند (باتومور، 1356: 75). در یک جمع بندی میتوان گفت که رابطه میان «ارزشها» و «هنجارها» آنقدر تنگاتنگ است که حتی عدهای معتقدند که این دو اصولاً تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و اگر تفاوتی هم به نظر میرسد، اساسی نیست، بلکه فقط در چگونگی استفاده از واژههاست (Nisbet,1970:232).
هنجار و جامعه
تقریباً در همه تعاریف هنجار که به آن مراجعه شده، چه تعاریفی که به هنجار از منظر فرد مینگرند و چه تعاریفی که از دیدگاه جامعه به هنجار توجه میکنند، رابطه و اتصالی انکار ناپذیر میان هنجار و جامعه، پذیرفته شده است، تا جایی که برخی تعاریف، اساساً هنجار را صرفاً دارای صبغه اجتماعی میدانند. جمیز کلمن و همکارانش در کتاب «مسائل جامعه شناسی» این تعریف از هنجار را بهدست میدهند: «هنجار یک قاعده اجتماعی است که به ما میگوید کدام رفتار در یک موقعیت مشخص قابل قبول است و کدام رفتار قابل قبول نیست. هر گروه انسانی- چه کوچک و چه بزرگ- حاوی هنجارهایی است که حاکم بر اعضای آن است» ( Coleman , 1980: 7-8).
جولیوس گلد هنجار را در یک جامعه، پدیدهای میداند که میانگین اعضای جامعه بر اساس آن عمل میکنند. این «آن» را می توان «نوعی ترین» در جامعه و یا ضوابط مشترک عمل اجتماعی دانست که حاصل پای بندی به انتظارات مشترک است (آبرکرامبی، 1367: 259). جامعه شناسان، ساز و کار دستیابی به «نوعی ترین» را «همگرایی تدریجی» میدانند که طی آن، گروههایی از مردم متفقاً با ادراک مبهمی روبه رو میشوند. در وهله اول، به چنان تعبیر واگرایی میرسند، که نتوان آن «نوعی ترین» را در میانشان مشاهده کرد، سپس به تدریج به دلیل فرآیند همگرایی، این اتفاق روی خواهد داد و سرانجام هنجار پدید خواهد آمد (گلد، 1384: 918).
آنچه از تعاریف متعدد و متنوعی که از هنجار ارائه شد، استفاده میشود، این است که هنجار در هر شکل و وضعیت و پیشینه و پسینه، عبارت از یک استاندارد عمل یا معیار یا ضابطه است. ضابطهای که باید مرجع عمل همه اعضای یک جامعه خاص باشد و از این رو، مانند سایر ضوابط و استانداردها، هنجار نیز علی الاصول باید مورد تبعیت و پیروی افراد قرار گیرد. نکته بسیار مهم دیگر این است که هنجار در درون فرد نیست، بلکه در جامعه و در فرایند تعامل و کنش متقابل اعضای آن است. هیچ هنجاری در خلأ متصور نیست. اگر زندگی اجتماعی انسان غیر قابل اجتناب است، توجه داشتن به هنجارها و رعایت آنها نیز غیر قابل اجتناب است. زندگی در جامعه و رعایت نکردن هنجارها فرضی مشکل است که در صورت تحقق، مجازاتهای مختلف اعم از فیزیکی و غیرفیزیکی و در اشکال مختلف را در پی خواهد داشت. رابطه هنجار وجامعه چنان است که- همانگونه که ملاحظه شد ـ برخی تبعیت از هنجار را اساساً مهمترین جزء اجتماعی شدن انسان میدانند؛ بدین معنی که لازمة زندگی، اجتماعی شدن و لازمة اجتماعی شدن، رعایت و یادگیری هنجارهاست. در همین خصوص است که هنجار در فضای جدای از «خود» و حتی جدای از «دیگری» قابل تصور است. اگر چه تعامل و کنش متقابل «خود» و «دیگری» موجب ایجاد هنجار میشود، اما هنجار نه ساخته و پرداختة «خود» و نه ساخته و پرداختة «دیگری» است، بلکه ساخته و پرداختة مجموعهای از خود و دیگران است که هم «خود» و هم «دیگری»ها باید آن را رعایت کنند (جبلی، 1389: 36).
نکته مهم دیگر اینکه هنجار پدیدهای بدیهی و عقلی «جهانی» نیست. هنجار کاملاً وابسته به فرهنگ و لذا کاملاً نسبی میتواند باشد. هیچ هنجاری هنوز به عنوان یک اصل اساسی مورد پذیرش همه فرهنگها قرار نگرفته است. حتی در این صورت شعب و لوازم و مقتضیات اصول کلیِ پذیرفته شدة جهانی در فرهنگهای مختلف، کاملاً با هم متفاوت است. برای مثال، از واژههای «آزادی» و «برابری» و «درستی» تاکنون تفاسیر و تعابیری به تعداد فرهنگهای گذشته و حال شده است. لذا هنجار امری نسبی و فرهنگی است و با توجه به اینکه الزاماً عین حقیقت نیز نیست، بنابراین، خدشه فلسفی نیز به نسبی بودن آن وارد نیست. هنجار حتی به صورت بومی و فرهنگی باید مورد پذیرش عمومی قرار گرفته و مستقر شده باشد تا تبدیل به هنجار شود. بنابراین، هنجار معیاری استقرار یافته و پذیرفته شده است. اگر چه در سنجش و نحوه و میزان و مکانیزم آن در خصوص اصل مذکور (یعنی مستقر و پذیرفته شده بودن هنجارها) جای تأمل فراوان است، اما در مجموع چنانچه معیاری به صورت عمومی در جامعه و فرهنگ خاص مستقر و مقبول واقع نشده باشد، حتی با وجود واقعی بودن آن هنوز تبدیل به هنجار نشده و لذا لازم الاتباع نخواهد بود (همان،37).
به نظر میرسد که آنچه جستجو می شود، به دلایلی فاقد خصلتهای عام « هنجار» در مباحث جامعه شناسی است: نخست آنکه خاستگاه و یا محور آنچه هنجارها در سه کتب مقدس نامیده شده است، الزاماً جامعه و حاصل اکثریت یا میانگین جمعیت نیست. آن چنان که در قرآن، آیه 100 سوره 5 آمده است: «[ ای پیامبر] بگو هرگز ناپاک و پاک مساوى نیستند. اگرچه کثرت [ جمعیت ] ناپاکها، موجب شگفتی تو شود» دیگر آنکه از دیدگاه جامعه شناسی، از تجمع ارزشها و هنجارهای یک جامعه ـ در هر مقطع از زمان ـ نظام هنجاری آن مقطع حاصل میشود. بنابراین، جامعه شناسی می تواند این موضوع را امری طبیعی بداند که نظام هنجاری 500 سال پیش ایران با نظام هنجاری امروز آن متفاوت باشد و به همین ترتیب، این دو نظام در ایران امروز با مثلاً هندوستان امروز تفاوت داشته باشد، در حالیکه در کتب مقدس، آنچه به صورت هنجار مطرح شده، قائم به زمان و مکان نیست.
بنابراین، شاید بتوان از دسته بندی جدیدی از هنجارها سخن گفت و آنها را به «زمینی» و «آسمانی» تقسیم کرد که نوع اول، از صفاتی که در بالا به آن اشاره شد، برخوردار است و نوع دوم جز آن است. با این رویکرد، آنچه در این مقاله به عنوان هنجار مطرح شده، «باید و نبایدها» یی است که منشأ آن به ترتیب زمان نزول، سه کتاب مقدس تورات، انجیل و قرآن است.
امر مقدس و غیرمقدس
تمرکز اصلی مقاله حاضر بر هنجارهایی است که حیطه آن را مکانها و زمانهای «مقدس» تشکیل میدهد. در واقع تعبیر قداست وامر قدسی با گذر به قلمرو اخلاق کاربرد می یابد. اما خود آن مأخوذ از این قلمرو نیست و مختص به قلمرو دین است. هیچ دینی وجود ندارد که واجد چنین معنای زنده و هسته باطنی واقعی نباشد و بی حضور چنین معنایی هیچ دینی شایستگی نام دین را نخواهد داشت. در انجیل امر قدسی با واژه عبری قدوس (qadosh) آمده که معادل واژه یونانیayios , و واژه لاتینی sanctus است و تعبیر دقیق تر آن همان واژه sacar است. همه این واژهها معنایی فراتر از خیر و خوبی دارند وترجمه آنها به "عقلی کردن" یا "اخلاقی کردن" نوعی سوء ترجمه است. همچنین تعبیر کانت به ارادهای که قاطعانه و از روی انگیزه وظیفه و تکلیف از قانون اخلاقی تبعیت می کند معنای کاملی از این مفهوم را ارائه نمی دهد. از این رو، به کار گیری واژه مقدس (Holy) یا قدسی (Sacred) اقدام مهم وارزشمندی است. رودلف اتو (Rudolf Otlo) واژه نومینوس (numinous) که از روی واژه یونانی نومن (Numen) ساخته شده را توصیه می کند (اتو،1380: 48-47).
از منظر جامعه شناسی «مقدس»[3] چیزی است که در میان معتقدان به مجموعه معینی از عقاید مذهبی حالت هیبت و[4] یا حرمت[5] را بر انگیزد (P. 748 Giddens,1989,). این اشیاء مقدس چنان اعتباری دارند که انسان ابتدایی هرگز با همان سهل انگاری که مثلاً تبر خود را در دست می گیرد، به آن دست نمیزند، بلکه برای آنها یک قوه فوق طبیعی قایل است که دارای قدرتی است که می تواند منشأ خیر و خوبی، یا مصدر شر و بدی باشد (ناس، 1382: 15).
امیل دورکیم دین را برحسب تمایز میان چیزهای مقدس و چیزهای نامقدس تعریف می کند. در دین چیزی مقدس است که واجد صفات الهی باشد. آنها نماینده ارزشهایی هستند که برای گروه یا جامعه، اهمیت اساسی دارند. مردم حرمتی که برای چیز مقدس قایل می شوند، ناشی از احترامی است که برای ارزشهای اجتماعی اساسی قایل هستند. دورکیم کوشش می کند که ثابت نماید همة ادیان متضمن اعمال تشریفاتی و شعایری منظم هستند که در آن گروهی از مؤمنان گرد هم می آیند. در مراسم تشریفاتی جمعی، حس همبستگی گروهی تأیید و تقویت می شود. تشریفات افراد را از امور مربوط به زندگی جامعه ای نامقدس دور کرده به قلمرویی متعالی وارد می کند که در آن اعضای گروه خود را در ارتباط با نیروهای عالی تر حس می کنند (گیدنز، 1377: 493).
"شاید مستقیم ترین راه برای نزدیک شدن به معنای امر قدسی، ارتباط دادن آن با موجود لایتغیر و آن حقیقتی است که هم محرک لایتحرک است و هم ماندگار است. آن حقی که لایتغیر وقیوم است، قدس است و تجلی این حقیقت در جویبار صیرورت و قالب زمان همانی است که دارای قدسیت است. یک صدا یا شیء مقدس، شیء یا صدایی است که نشان آن موجود قیوم و لا یتغیر را برحقیقت فیزیکیاش حمل می کند. مقصود انسان از امر قدسی همان معنایی است که او از آن موجود لایتغیر و قیوم در ذهن دارد. او امر قدسی رادر جوهره وجودش و بیش از همه در خردش حمل می کند، خردی که خلق شده تا آن موجود لایتغیر را بشناسد و آن قیوم را شهود کند" (نصر، 1383: 65).
مکان مقدس
انسان جوامع باستانی به زندگی در مکانهای مقدس یا در جوار اشیاء تقدیس شده تمایل داشت. زیرا برای انسانهای جوامع پیش از عصر جدید و همچنین جوامع بومی و بدوی معاصر، مقدس با هستی، اشباع شده است و قدرت مقدس به معنای واقعیت و در عین حال تداوم سودمند بودن است. تقارن مقدس- نامقدس غالباً به منزله تضادی میان واقع و غیرواقع یا واقع و کاذب بیان شده است. بنابراین فهم این که انسان مذهبی عمیقاً آرزومند سهیم بودن در واقعیت اشباع شده با قدرت است آسان است. مقدس و نا مقدس دو شیوه بودن در جهان اند؛ دو موقعیت که انسان در دوره تاریخ خود پذیرفته است. این روشهای بودن در جهان فقط مربوط به تاریخ ادیان یا جامعه شناسی نیستند؛ این روشها فقط موضوع مطالعه تاریخی، جامعه شناسی یا تیره شناسی نیستند. نهایتاٌ شیوههای مقدس ونا مقدس بودن مبتنی بر موقعیتهای متفاوتی هستند که انسان در کیهان تسخیر کرده است. از این رو، این روشها هم به فیلسوف و هم به هرکسی که در جستجوی ابعاد وجود انسان باشد مربوط می شود (الیاده،1375: 13).
از نظر انسان مذهبی مکان متجانس نیست وپارهای از مکانها از مکانهای دیگر متفاوتند. همانگونه که در سه کتاب مقدس قرآن، تورات و انجیل خداوند در ورود موسی به وادی طور دستور میدهد که در آستانه وادی مقدسی هستی که باید کفشهایت را در بیاوری و نمونههای متعدد دیگری که در این تحقیق به آنها پرداخته خواهدشد نشان می دهد که مکانهای مقدس وجود دارند. یرای ما یک نتیجه اجتناب ناپذیر است که انسان مذهبی در جستجوی زندگی در حد ممکن نزدیک به مرکز جهان بوده است. این اعتقاد وجود دارد که عالم از مرکز خودش به وجود می آید و به چهار جهت اصلی گسترش مییابد. عقیده بر این بوده که کوه در مرکز جهان است و در تعدادی از فرهنگها، در حقیقت سخن از کوههایی جنین واقعی و افسانهای در میان است که در مرکز جهان قرار داشته اند؛ مثلاً کوه مورو در هند، البرز در ایران، "کوه سرزمینهای" افسانهای در بین النهرین، جبل جریق در فلسطین. از آنجا که کوه مقدس را محور جهان میدانند و زمین وآسمان را به هم می پیوندد به یک معنا آسمان و زمین را لمس میکند و از این رو فراز ترین نقطه را در جهان مشخص میسازد. در نتیجه گمان می شد مرزی که آن را احاطه میکند و آنچه جهان ما را تشکیل می دهد، فرازترین سرزمین است که سیل آن را غرق نکرد. مسیحیان معتقدند که این جلجتاست که بر روی قله کیهانی است. در سنت عبرانی آمده است که فلسطین فرازترین سرزمین است که سیل آن راغرق نکرد (الیاده،1375: 35-32 ). برطبق سنت اسلامی کعبه در مرکز زمین است و در روزی که آن را دحوالارض می نامند زمین از چهار سو از زیر آن گسترش یافت.
زمان مقدس
برای انسان مذهبی زمان نیز همچون مکان نه همانند است ونه مداوم. انسان مذهبی دو نوع زمان مقدس و غیر مقدس را تجربه می کند یکی استمرار ناپایدار است و دیگری توالی ابدیتها که به فواصل معین به هنگام آیینهایی که تقویم مقدس را به وجود آورده باز یافتنی است. زمان نا مقدس، بقای دنیوی معمولی است که در آن اعمال بدون معنای مذهبی مقرر میگردند. انسان مذهبی وقفهها و فترتهای زمانی که مقدس هستند و ارتباطی با بقای غیر روحانی نداشته و دارای ساختار و بنیان بکلی متفاوتی میباشند را مقدم داشته و آنها را دنبال می کند، چرا که آنها از سوی خداوند در زمان نخستین تقدیس شده اند و با آیینها برگشت پذیر به زمان حال هستند.
در قرآن از زمان مقدس در دو آیه تعبیر به ایام الله شده است. در آیه 5 سوره ابراهیم خداوند به رسالت موسی (ع) اشاره می کند و به او دستور می دهد روزهای خدا را برای مردم یاد آوری نماید. در آیه14 سوره جاثیه نیز به گناه کسانی اشاره می کند که به روزهای خدا اعتقادی ندارند. مفسران در بیان مقصود از ایام مقدس الهی در این آیات احتمالات زیر را بیان نموده اند:
-روزهای خدا بر اساس نظر پیامبر اسلام (ص) روزهای نعمتهای او و آزمایشهای او بوسیله بلاهای اوست.
-روزهای خدا بر پایه دیدگاه امام باقر(ع) سه روز می باشند: روزقیام مهدی موعود(ع) و روز رجعت و روز قیامت.
-روزهای پیروزی پیامبران پیشین و امتهای آنها که بر اثر آن نعمتهای الهی شامل حال ایشان گردید.
-روزهایی که خداوند اقوام سرکش و طاغوتها را به زیر کشیده است.
-روزهای خدا سه روز است: روز قیام مهدی (ع) و روز مرگ و روز رستاخیز
( تفسیر نمونه، 1370: 275).
اما این گونه احادیث و تفاسیر دلیلی بر انحصار معنا نیست بلکه مصادیقی از این روزهای مقدس را بیان داشته اند.
آنجه در باب مفهوم مکان و زمان مقدس بیان شد تنها مربوط به ادیان الهی نمیشود، بلکه در ادیان غیر الهی و نخستین که افسانهها تاریخ مقدس آنها را نشان میدادند، با واقعیت بخشی افسانهها دینداران به خدایان خود نزدیک و در تقدس سهیم می شدند که برای آن نمونههای زیادی در تاریخ جوامع نخستین می توان یافت (الیاده، 1375، فصل دوم).
سؤال اصلی تحقیق
سؤال اصلی مقاله حاضر از دو بند تشکیل شده است: 1) گزارههای هنجاری مربوط به مکانها و زمانهای مقدس در سه کتاب مقدس چیست، 2) از این نظر، چه مشابهتها و تفاوتهایی در سه کتاب مقدس وجود دارد؟
روش تحقیق
برای انجام این پژوهش از یک روش تحقیق مختلط یا تلفیقی[6] در تحلیل محتوا[7] استفاده شده که به آن «تحلیل محتوای عمقی»[8] گفته شده است. روشهای تحقیق مختلط که به عنوان سومین پارادایم روش شناسی مطرح شده است شیوه ای است که طی آن، روشهای کمی و کیفی در مطالعه ای واحد، با هم ترکیب می شوند ( Christensen , 2004 ). [9] مقصود از «عمقی» نیز همان است که آدریانهالیدی[10] به هنگام مقایسه دو پارادایم تحقیق کیفی و کمی به آن اشاره کرده و گفته است که در تحقیق کمی، عمل شمارش موارد وقوع دنبال می شود، در حالی که در تحقیق کیفی «نگاه عمیق»[11] انجام می شود. (Holiday,2002,P. 6) استربرگ درجه این عمق را بر اساس میزان تمرکز بر متن مشخص می کند و اینگونه توضیح داده که محققان کیفی ممکن است در سطوح مختلف بر «متن» متمرکز شوند. ساده ترین سطح همان شمارش ساده [12]می باشد. در حالیکه سطوح بعدی می تواند حسب موضوع تحقیق و اهداف آن پیچیده تر شود. (Esterberg, 2002, P. 172) در مطالعه حاضر، واحد کدگذاری[13] را گزاره حاوی مفهوم آشکار یا پنهان باید و نباید مرتبط با مکانها و زمانهای مقدس در هر یک از آیات سه کتاب مقدس تشکیل می داد. هر گزاره، سوای کد گذاری و انتقال به کامپیوتر- به شیوه تحلیل محتوای کمی-، خود همچون یک داده [14]آماری عیناً به یک سلول اطلاعاتی در نرم افزار ام. آر. پی(1) - برای تحلیلهای کیفی- منتقل می شد. حاصل این تدبیر در ادامه مقاله خواهد آمد. ( لازم به توضیح است که مقاله حاضر مستخرج و بسط یافته از پژوهش چهار ساله ای است که بر روی 10396 گزاره هنجاری استخراجی از سه کتاب مقدس- به تفکیک 18 حوزه موضوعی، از جمله دو حوزه هنجارهای مرتبط با مکانها و زمانهای مقدس- انجام شده است).
پیشینه تحقیق
جستجو در چند کتابخانه دانشگاهی معتبر، جستجوهای انجام شده از طریق موتورهای جستجو در منابع فارسی و انگلیسی، و گفتگو با صاحبنظران(2) حاکی از آن است که تاکنون مطالعهای درباره مقایسه مکانها و زمانهای مقدس در تورات، انجیل و قرآن- بویژه به روش تحقیق مورد بحث - انجام نشده است.
یافتههای تحقیق
بررسی مجموع آیات تورات، انجیل و قرآن، منهی به استخراج 10396 گزارة هنجاری شد که به 123 دسته تقسیم گردید. پنج دسته یا پنج کد از 123 کد به دست آمده مربوط به بایدها و نبایدهای مرتبط با مکانها و زمانهای مقدس است که با 596 گزاره، 5. 7 درصد گزارةهای هنجاری سه کتاب را شامل میشود. تقریباً نیمی از این تعداد مربوط به مکانها و نیم دیگر متعلق به زمانهای مقدس است. توجه تورات به رعایت هنجارهای مکانها و زمانهای مقدس و به عبارت دیگر سهم گزارههای هنجاری مضامین مذکور در تورات 24 برابر قرآن و 12 برابر انجیل است.
الف- مکانهای مقدس در سه کتاب مقدس
295 گزاره باید و نباید از 10396 گزاره استخراجی از سه کتاب مقدس، ( 2. 8 درصد) مربوط به باید و نبایدهای ما و مکانهای مقدس است که به سه شاخه تقسیم شده است:
1- بایدها و نبایدها در رابطه ما و خانه خدا (54)
2- بایدها و نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه (کد 55)
3- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس (کد 56)
اگر چه تمامی خانههای 9 گانه جدول 1 دارای فراوانی است. اما میتوان گفت که در میان سه کتاب مقدس، تورات به مراتب بیش از دو کتاب دیگر به بایدها و نبایدها در رابطه ما و مکانهای مقدس پرداخته است، به طوریکه سهم گزارههای این حوزه در آن 16 برابر قرآن و 6. 6 برابر انجیل است. همچنین اشیاء مقدس در تورات جایگاهی دارد که سهم آن در دو کتاب دیگر بسیار ناچیز است. انجیل به مراتب بیش از دو کتاب دیگر حاوی هنجارهای مرتبط با عبادتگاه (کلیسا، مسجد، کنیسه و... ) است.
جدول شماره1: سهم گزارههای مضامین سه گانه تشکیل دهنده «ما و مکانهای مقدس» در سه کتاب مقدس
موضوع: |
قرآن |
انجیل |
تورات |
جمع |
||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
1- بایدها و نبایدها در رابطه ما و خانه خدا ( کد 54) |
5 |
0. 1 |
7 |
0. 3 |
2 |
0. 1 |
14 |
0. 1 |
2- بایدها و نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه (کد 55) |
13 |
0. 3 |
21 |
0. 8 |
6 |
0. 2 |
40 |
0. 4 |
3- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس (کد 56) |
0 |
0. 0 |
3 |
0. 1 |
238 |
7. 6 |
241 |
2. 3 |
جمع ما و مکانهای مقدس |
18 |
0. 4 |
31 |
1. 2 |
246 |
7. 9 |
295 |
2. 8 |
سایر گزارههای هنجاری (120 کد دیگر) |
4472 |
99. 6 |
2760 |
98. 9 |
2869 |
92. 1 |
10101 |
97. 2 |
جمع گزارههای هنجاری |
4490 |
100 |
2791 |
100 |
3115 |
100 |
10396 |
100 |
در سطر جمع جدول 2دیده می شود که سهم گزارههای «باید» مربوط به مضمون «ما و مکانهای مقدس» به مراتب بیش از «نبایدها» است (82. 4 و 17. 6 درصد). ولی در مقایسه تک تک کتابها تفاوت چشمگیری در سهم بایدها و نبایدها مشاهده می شود. تورات و با سهمی کمتر، انجیل این مقوله را بیشتر به گونه باید و قرآن با سهمی مشابه برای باید و نباید مطرح کرده است. با توجه به کای اسکویر 17. 17، درجه آزادی 2 به این تفاوت میتوان در سطح 99درصد اطمینان کرد.
جدول شماره2: سهم گزارههای «ما و مکانهای مقدس» در سه کتاب مقدس. به تفکیک بایدها و نبایدها.
موضوع: « ما و مکانهای مقدس» |
بایدها |
نبایدها |
جمع |
|||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
1- قرآن |
9 |
50. 0 |
9 |
50. 0 |
18 |
100 |
2- انجیل |
18 |
58. 1 |
13 |
41. 9 |
31 |
100 |
3- تورات |
217 |
88. 2 |
29 |
11. 8 |
246 |
100 |
جمع |
244 |
82. 4 |
52 |
17. 6 |
296 |
100 |
در هر سه کتاب مقدس، میتوان گزارههایی هنجاری درباره خانه خدا یافت. که از طریق شماره شناسایی قراردادی(3) این پژوهش، میتوان به منبع آن مراجعه کرد. قرآن میگوید: خانة خدا را برای طواف کنندگان، پاکیزه کنید. (33/002/125/02)، نگذارید مشرکان به مسجدالحرام نزدیک شوند. (33/009/028/01) انجیل می خواهد خانة خدا را مکان عبادت برای تمام قومها بدانید (نه قومی خاص). (07/011/017/02) و می گوید خانة خدا را میعادگاه دزدان نسازید. (07/011/017/01) و تورات میخواهد مکان مقدس خداوند را مورد احترام قرار دهید. (03/019/030/02)
توقع انجیل وتورات از مخاطبان خود در باره کلیسا و کنیسه، در مقایسه با توقع قرآن در باره مسجد کمی وسیع تر است. 1-قرآن میگوید اگر به خدا ایمان آورده اید، مساجد خدا را آباد کنید. (33/009/018/01)، در مسجدها که از آن خداوندند ـ احدی را شریک خداوند قرار ندهید. (33/072/018/01)، از بیدادگرانی که نمیگذارند در مساجد خدا نام وی برده شود، نباشید. (33/002/114/01) 2-انجیل میگوید از حضور در مجالس عبادت کلیسایی غافل نشوید. (24/010/025/01)، وقتی در کلیسا جمع می شوید، سرود، تعلیم، زبان و مکاشفه هر یک از شما به زبانهای مختلف یا با ترجمه، باید برای تقویت ایمان بکار رود. (12/014/026/01) از کسانی که در عبادتگاهها دوست دارند در صدر بنشینند نباشید. (08/011/043/01) این دسته از گزارههای هنجاری تورات، بیشتر معطوف به جزئیات مناسک مربوط به مکانهای مقدس است تا پاسداشت خود مکان مقدس. 3- تورات می گوید صندوق الواه گواه را با طلای ناب از داخل و خارج روکش کن و برای پیرامون آن حاشیه ای از طلا بساز. (02/025/011/01)، زینتهای گل شکل چراغدان را از خود آن (طلا) بساز. (02/025/031/05) شش شاخه از دو طرف چراغدان و سه شاخه در یکسو و سه شاخه سوی دیگر منشعب کن. (02/025/032/01). در ساخت قربانگاه سنگی، آن را نتراش تا با حرکت ابزار فلزی رویش، آن را بی حرمت سازی. (02/020/022/01)، مایع ریختنی روی قربانگاه بخور نریزید. (02/030/009/04)
متن گزارههای باید و نباید درباره ما و مکانهای مقدس، به ترتیب ردیف آیات در هریک از سه کتاب مقدس، به شرح زیر است:
1- الف- بایدها و نبایدها در رابطه ما و خانه خدا
1-1-الف- بایدها در رابطه ما و خانه خدا در قرآن
ـ خانة خدا را برای طواف کنندگان، پاکیزه کنید (33/002/125/02) + خانة خدا را برای معتکفان، پاکیزه کنید (33/002/125/03) +
ـ خانة خدا را برای رکوع و سجود کنندگان، پاکیزه کنید (33/002/125/04)
2-1-الف- نبایدها در رابطه ما و خانه خدا در قرآن
ـ نگذارید مشرکان به مسجدالحرام نزدیک شوند و [در این قطع رابطه] از فقر بیمناک نباشید (33/009/028/01) + در (مسجدالحرام) + به ستم [از حق] منحرف نشوید (33/022/025/02)
3-1-الف - بایدها در رابطه ما و خانه خدا در انجیل
ـ خانة خدا را مکان عبادت برای تمام قومها بدانید (نه قومی خاص) +. (07/011/017/02)
4-1-الف - نبایدها در رابطه ما و خانه خدا در انجیل
ـ در صحن معبد، خدا خرید و فروش نکنید. (06/021/012/01) + خانة خدا را مغازة دزدان نسازید. (06/021/013/02) + همچون کسانی که (ملایان و فریسیان ریاکار) + نادانان و نابینایانی که طلا را افضل تر از هیکل (خانة خدا) + میدانند، نباشید. (06/023/017/01) +
ـ با کالاهایی (به عنوان خرید و فروش) + وارد محوطة خانة خدا نشوید. (07/011/016/01) +
- خانة خدا را میعادگاه دزدان نسازید. (07/011/017/01) + خانة خدا را کمینگاه دزدان نسازید. (08/019/046/01)
5-1-الف - بایدها در رابطه ما و خانه خدا در تورات
ـ برای خداوند مکان مقدس بسازید تا در میان آن ساکن شود. (02/025/008/01) + مکان مقدس خداوند را مورد احترام قرار دهید. (03/019/030/02)
6-1-الف - نبایدها در رابطه ما و خانه خدا در تورات
گزارهای دیده نشد.
2- الف- بایدها و نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه
1-2-الف- بایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در قرآن
ـ در هر مسجدی روی خود را مستقیم به سوی قبله کنید و در حالیکه دین خود را برای او خالص گردانیده اید، وی را بخوانید (33/007/029/02) + اگر به خدا ایمان آوردهاید، مساجد خدا را آباد کنید (33/009/018/01) + اگر به روز بازپسین ایمان آوردهاید، مساجد خدا را آباد کنید (33/009/018/02) + اگر نماز بر پا میدارید، مساجد خدا را آباد کنید (33/009/018/03) + اگر زکات میدهید، مساجد خدا را آباد کنید (33/009/018/04) + تنها کسانی که جز از خدا نترسیدهاند، مساجد خدا را آباد کنند (33/009/018/05) +
2-2-الف - نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در قرآن
ـ از بیدادگرانی که نمیگذارند در مساجد خدا نام وی برده شود، نباشید (33/002/114/01) + از بیدادگرانی که در ویرانی مساجد میکوشند، نباشید (33/002/114/02) + از کسانی که مانع نام بردن خدا در مساجد میشوند، نباشید (33/002/114/03) + از کسانی که در ویرانی مساجد میکوشند و حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن [مسجد]ها درآیند، نباشید (33/002/114/04) + در حالی که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید (33/002/187/04) + در حالی که به کفر خویش، شهادت میدهید، مساجد خدا را آباد نکنید (33/009/017/01) + در مسجدها که از آن خداوندند ـ هیچکس را با او نخوانید (33/072/018/01)
3-2-الف - بایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در انجیل
اگر برادرت به تو بدی کرد و حاضر نشد سخنان تو را در تنهایی و پس از آن سخنان شاهدان تو را بشنود، به کلیسا بگو. (06/018/017/01) + (اگر از بیوه زنان هستید و از مزایای کلیسا بهره میبرید) + باید در امور خیریه نظیر پرورش اطفال شهرت داشته باشید. (20/005/010/01) + (اگر از بیوه زنان هستید و از مزایای کلیسا بهره می برید) + باید در هر نوع نیکوکاری شهرت داشته باشید. (20/005/010/05) + ـ کلیسایی را که خداوند (عیسی) + با خون خود خریده است، پرورش دهید. (10/020/028/02) + پیش از شرکت در آیین (غذا خوردن و نوشیدن در کلیسا) + خود را امتحان کنید که شایستگی شرکت در آن را دارید یا ندارید. (12/011/028/01) + هنگامی که برای شام خداوندتان عیسی مسیح (ع) + جمع میشوید، صبر کنید تا دیگران هم بیایند. (12/011/033/01) + اگر خیلی گرسنهاید، در خانه بخورید (به جای شام کلیسا) + مبادا جمع شدنتان باعث محکومیت شما شود. (12/011/034/01) + حال که تا این حد مشتاق عطایای روح القدس هستید، طالب بهترین آنها باشید تا برای رشد کلیسا مفید واقع شوید. (12/014/012/01) + وقتی در کلیسا جمع میشوید، سرود، تعلیم، زبان و مکاشفه هر یک از شما به زبانهای مختلف یا با ترجمه، باید برای تقویت ایمان بکار رود. (12/014/026/01) + وقتی در کلیسا میخواهید به زبانهای (مختلف) + سخن بگویید دو یا سه نفر بیشتر نباشید و یکی بعد از دیگری با ترجمه سخن بگویید. (12/014/027/01) + اگر از کسانی هستید که نبوت دارند دو یا سه نفری در کلیسا، صحبت نمایید و دیگران دربارة گفتارتان قضاوت کنند. (12/014/029/01) + ـ اگر در کلیسا مکاشفهای به کسی رسید و در حال سخن گفتن گفتید، ساکت شوید تا او سخن بگوید. (12/014/030/01) + اگر عطای نبوت دارید، باید این قدرت را هم داشته باشید که (در کلیسا) + ساکت بنشینید و منتظر نوبت خود باشید. (12/014/032/01) + (شما زنان) + در جلسات کلیسا ساکت باشید، گوش کرده و اطاعت کنید. (12/014/034/01) + شما زنان در کلیسا ساکت باشید. (20/002/012/03)
4-2-الف - نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در انجیل
ـ از کسانی که در عبادتگاهها (کنیسه) + دوست دارند در صدر بنشینند نباشید. (08/011/043/01) + از کسانی که در شام کلیسا بدون منتظر ماندن برای دیگران آنقدر میخورند و میپوشندکه مست شده در حالیکه دیگران گرسنه میمانند، نباشید. (12/011/021/01) + اگر در کلیسا مترجمی نباشد، نباید به زبان دیگر صحبت کنید مگر این که (روی) + صحبت شما با خدا باشد. (12/014/028/01) + (شما زنان) + سوالی دارید، در خانه از شوهرانتان بپرسید، چون حرف زدن زنان در کلیسا شرم آور است. (12/014/035/01) + (اگر از بیوه زنان هستید و از مزایای کلیسا بهره می برید) + باید در امور خیریه نظیر مهمان نوازی شهرت داشته باشید. (20/005/010/02) + از حضور در مجالس عبادت کلیسایی غافل نشوید. (24/010/025/01)
5-2-الف - بایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در تورات
گزارهای دیده نشد
6-2-الف - نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه در تورات
ـ نگذارید شخص بیضه له شده داخل جماعت ادونای (خدا) + شود. (05/023/002/01) + نگذارید شخص آلت بریده شده داخل جماعت ادونای (خدا) + شود. (05/023/002/02) + نگذارید حرام زاده داخل جماعت ادونای(خدا) + شود. (05/023/003/01) +
ـ نگذارید حتی پشت دهم حرام زاده داخل جماعت ادونای (خدا) + شود. (05/023/003/02) + نگذارید عمونی و موآوی (اعضای دو قبیله) + داخل جماعت ادونای (خدا) + شود. (05/023/004/01) + نگذارید حتی پشت دهم عمونی و موآوی هرگز داخل جماعت ادونای (خدا) + شود. (05/023/004/02).
3-الف- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس
1-3- الف - بایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در قرآن
ـ از دروازه [شهر] بیت المقدس سجده کنان درآئید. (33/007/161/02)
2-3- الف - نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در قرآن
گزارهای دیده نشد
3-3- الف - بایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در انجیل
ـ بسوی آن سنگ زنده (صهیون) + که مردم رد کردند، اما در نظر خدا برگزیده است، بیایید. (26/002/004/01) + به سنگ زاویة برگزیده که در صهیون نهاده شده است، ایمان آورید. (26/002/006/01)
4-3- الف - نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در انجیل
ـ آنچه مقدس است، به سگان (مردمان پلید) ندهید. (06/007/006/01)
5-3- الف - بایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در تورات
ـ قربانگاه خاکی [به زمین پیوسته] برای خدا بساز. (02/020/021/01) + در هر جا[ی مکان مقدس] که خداوند به تو اجازه داد، نامش را یادآور شو [بطوریکه نوشته می شود، بیان کن]. (02/020/021/03) + برای الواح ده فرمان صندوقی از چوب اقاقیا به درازای دو و نیم اما، پهنای یک و نیم اما و بلندی یک و نیم اما بساز. (02/025/010/01) + صندوق الواه گواه را با طلای ناب از داخل و خارج روکش کن و برای پیرامون آن حاشیه ای از طلا بساز. (02/025/011/01) + برای صندوق الواح گواه چهار حلقه برای آن ریخته و برچهار کنارش قرار بده، دو حلقه یک طرف و دو حلقه در آن طرفش باشد. (02/025/012/01) + برای صندوق الواح گواه تیرهایی از چوب اقاقیا درست کن و آنها را روکش طلا کن. (02/025/013/01) + تیرهای چوبی روکش طلا را در دو طرف صندوق الواح گواه داخل کن تا توسط آنها حمل شود. (02/025/014/01) + تیرهای چوبی روکش طلا در داخل صندوق الواح گواه بمانند و از آن دور نکن. (02/025/015/01) + الواح ده فرمان گواه [بر تجلی ادونای به فرزندان اسرائیل در کوه سینا] را در صندوق بگذار. (02/025/016/01) + برای صندوق الواح گواه سرپوشی از طلای ناب به درازای دو و نیم اما و پهنای یک و نیم اما درست کن. (02/025/017/01) + دو کروویم [فرشته] از طلا درست کن و آنها را یکپارچه در دو سوی سرپوش صندوق الواح گواه بگذار. (02/025/018/01) + یک کروو در انتهای این طرف و یکی دیگر در انتهای آن طرف سرپوش صندوق الواح گواه بساز. (02/025/019/01) + کروویم به طرف بالا بال گسترده باشند و با بالهای خود روی سرپوش صندوق الواح گواه را بپوشانند. (02/025/020/01) + کروویمهای صندوق الواح گواه روبروی یکدیگر بوده و صورتهای آنها بطرف سرپوش باشد. (02/025/020/02) + سرپوش را روی صندوق الواح گواه قرار بده و لوحههای ده فرمان گواه را که به تو میدهم درونش بگذار. (02/025/021/01) + میزی از چوب اقاقیا به درازای دو اما و پهنای یک و نیم اما و بلندی یک و نیم اما برای نان مان درست کن. (02/025/023/01) + میز مان را از طلای ناب روکش کن و پیرامونش حاشیهای از طلای بساز. (02/025/024/01) + در پیرامون میز مان قابی به اندازة یک «طِفَح» [واحد درازا] بساز. (02/025/025/01) + در پیرامون قاب میز مان حاشیهای از طلا درست کن. (02/025/025/02) + چهار حلقه طلا برای میز مان بساز و در کنار چهار پایه اش قرار بده. (02/025/026/01) + حلقهها برای حمل میز مان در مقابل آن قاب بگذار تا جایگاه ورود تیرها شوند. (02/025/027/01) + تیرهای حمل میزمان را از اقاقیا درست کن و آنها را با طلا روکش نما. (02/025/028/01) + قالبهای نان مان را از طلای ناب بساز. (02/025/029/01) + قاشقها [جاکندری] روی میز مان را از طلای ناب بساز. (02/025/029/02) + قیدهای ناودانی شکل میز مان را از طلای ناب بساز. (02/025/029/03) + پایههای عمودی میز مان را از طلای ناب بساز. (02/025/029/04) + روی میز مان نان دو رو بگذار. (02/025/030/01) + همیشه میز مان را در حضور خداوند قرار بده. (02/025/030/02) + چراغدانی از طلای ناب یکپارچه درست کن. (02/025/031/01) + پایه و شاخة وسطی چراغدان را از خود آن (طلا) + بساز. (02/025/031/02) + زینتهای جام شکل چراغدان را از خود آن (طلا) + بساز. (02/025/031/03) + زینتهای سیبی شکل چراغدان را از خود آن (طلا) + بساز. (02/025/031/04) + زینتهای گل شکل چراغدان را از خود آن (طلا) + بساز. (02/025/031/05) + شش شاخه از دو طرف چراغدان و سه شاخه در یکسو و سه شاخه سوی دیگر منشعب کن. (02/025/032/01) + سه جام زینتی شکل بادام، سیب و گل در دو سوی هر شاخه چراغدان قرار بده. (02/025/033/01) + در [شاخه وسطی] چراغدان چهار جام به شکل بادام، سیب و گل قرار بده. (02/025/034/01) + زیر شش شاخه چراغدان از آن زینت سیبی شکل قرار بده. (02/025/035/01) + زینتهای سیبی شکل چراغدان و شاخههایشان را از طلای ناب بساز. (02/025/036/01) + هفت چراغ چراغدان را بساز. (02/025/037/01) + انبرهای چراغدان را از طلای ناب بساز. (02/025/038/01) + سوخته گیرهای فتیله چراغدان را از طلای خالص بساز. (02/025/038/02) + چراغدان و همه اسبابها را با یک «کیکار» [وزنه] از طلای ناب بساز. (02/025/039/01) + میشکان را از ده پردة کتان نازک تابیده شده درست کن. (02/026/001/01) + میشکان را از پشم رنگ شده لاجوردی، ارغوانی و سرخ درست کن. (02/026/001/02) + در [دو روی] آن [پردهها] «کروویم» عمل نساج درست کن. (02/026/001/03) + درازی هر پرده میشکان را بیست و هشت اما و پهنای آن را چهار اما قرار بده. (02/026/002/01) + پنج تا از آن پردههای میشکان به هم و پنج پردة دیگر را به هم پیوسته کن. (02/026/003/01) + جا دگمههایی از پشم رنگ لاجوردی بر لبههای هر پرده میشکان در محل اتصال آن به دومی درست کن. (02/026/004/01) + پنجاه جادگمه در محل اتصال پرده اول میشکان به دومی روبروی همدیگر درست کن. (02/026/005/01) + پنجاه قلاب بساز و پردههای میشکان را با این قلابها به هم متصل کن تا میشکان واحد شود. (02/026/006/01) + یازده پرده میشکان را از پشم بز برای چادر روی میشکان بساز. (02/026/007/01) + درازی هر یازده پردة چادر روی میشکان سی اما و پهنای آن چهار اما قرار بده. (02/026/008/01) + پنج پرده میشکان را جداگانه و شش پرده را جداگانه متصل کن و پردة ششم را مقابل چادر تا کن. (02/026/009/01) + پنجاه جادگمه بر لبة انتهایی محل اتصال و پنجاه جا دگمه بر لبة آن پردة محل اتصال دوم میشکان درست کن. (02/026/010/01) + پنجاه قلاب مسی درست و قلابها را در جادگمهها داخل کن و چادر میشکان را یکپارچه کن. (02/026/011/01) + دنبالة پردههای چادر که زیاد آمده را در پشت میشکان آویزان کن. (02/026/012/01) + از زیادی درازای چادر یک اما این طرف و یک اما به آن طرف میشکان آویزان کن. (02/026/013/01) + برای چادر میشکان پوششی از پوست رنگ شده قرمز قوچ درست کن. (02/026/014/01) + از پوستهای تحش [پستاندار دریایی] بالای چادر میشکان را بپوشان. (02/026/014/02) + تختههای میشکان را از چوب اقاقیا درست کن و به طور عمودی قرار بده. (02/026/015/01) + اندازة تختههای میشکان را از درازا ده اما و از پهنا یک و نیم اما بگیر. (02/026/016/01) + برای تختههای میشکان دو زبانه قرار بده و همه را همینگونه درست کن. (02/026/017/01) + ضلع جنوبی میشکان را با بیست تخته بساز. (02/026/018/01) + چهل پایه از نقره، زیر بیست تخته میشکان درست کن (ضلع جنوبی) +. (02/026/019/01) + برای ضلع دومی میشکان طرف شمال بیست تخته درست کن. (02/026/020/01) + چهل پایه از نقره، زیر بیست تخته میشکان درست کن (ضلع شمالی) +. (02/026/021/01) + برای انتهای میشکان طرف غرب شش تخته درست کن. (02/026/022/01) + دو تخته برای کنجهای میشکان در انتها بساز. (02/026/023/01) + [زبانههای تختهها و پایههای نقره ای] میشکان را از پایین با هم زوج زوج قرار بده. (02/026/024/01) + [زبانههای تختهها و پایههای نقره ای] میشکان را از بالا نسبت به حلقه [چهارگوش] زوج زوج قرار بده. (02/026/024/02) + [برای ضلع شرقی] میشکان هشت تخته و پایههای نقره ای شانزده عدد قرار بده. (02/026/025/01) + برای ضلع شمالی میشکان پنج پشت بند چوب اقاقیا درست کن. (02/026/026/01) + برای ضلع جنوبی میشکان پنج پشت بند چوب اقاقیا درست کن. (02/026/027/01) + برای ضلع انتهایی میشکان به طرف غرب پنج پشت بند چوب اقاقیا درست کن. (02/026/027/02) + پشت بند میانی میشکان را از این سر تا آن سر در وسط از داخل تختهها عبور بده. (02/026/028/01) + تختههای میشکان را روکش طلا کن. (02/026/029/01) + حلقههای تختههای میشکان را که جای پشت بندها هستند روکش طلا کن. (02/026/029/02) + پشت بندهای تختههای میشکان را روکش طلا کن. (02/026/029/03) + میشکان را همانگونه که خدا به تو نشان داده طبق دستورش بر پا نما. (02/026/030/01) + پردة جایگاه الواح ده فرمان را از پشم رنگ لاجوردی، قرمز و ارغوانی درست کن. (02/026/031/01) + پردة جایگاه الواح ده فرمان را از کتان نازک تابیده شده درست کن. (02/026/031/02) + روی پرده جایگاه الواح ده فرمان از استاد نساج بخواه کروویم درست کند. (02/026/031/03) + پرده الواح ده فرمان را روی چهارستون اقاقیا با روکش طلا و میخهای طلا قرار بده. (02/026/032/01) + ستونهای پرده الواح ده فرمان روی چهار پایة نقره قرار بده. (02/026/032/02) + پرده الواح ده فرمان را زیر قلابها قرار بده. (02/026/033/01) + صندوقهای لوحههای ده فرمان را پشت پرده داخل [مکان فوق العاده مقدس] بگذار. (02/026/033/02) + سرپوش را در مکان فوق العاده مقدس روی صندوق الواح ده فرمان قرار بده. (02/026/034/01) + میزمان را بیرون پرده و در سمت شمالی میشکان بگذار. (02/026/035/01) + چراغدان را مقابل میز مان در ضلع جنوبی میشکان بگذار. (02/026/035/02) + درگاه پرده جایگاه الواح ده فرمان را از پشم رنگ شده لاجوردی، سرخ و ارغوانی درست کن. (02/026/036/01) + درگاه پرده جایگاه الواح ده فرمان را از کتان نازک تابیدة گلدوزی شده درست کن. (02/026/036/02) + قربانگاه [قربانی سوختنی] را از چوب اقاقیا درست کن. (02/027/001/01) + قربانگاه [قربانی سوختنی] را به درازای پنج اما پهنای پنج اما و بلندی سه اما درست کن. (02/027/001/02) + شاخهای قربانگاه را در چهار گوشه اش درست کن. (02/027/002/01) + شاخهای قربانگاه را از جنس اقاقیا با روکش مس درست کن. (02/027/002/02) + خاکستردانهای قربانگاه را برای اینکه جای خاکستر قرار بدهند درست کن. (02/027/003/01) + بیلچهها، خون پاشها، چنگالها، مجمرها یعنی تمام اسباش (قربانگاه) + را از مس بساز. (02/027/003/02) + برای قربانگاه شبکه توری مسی بساز. (02/027/004/01) + برای قربانگاه توری چهار حلقة مسی بر چهار کنارههایش درست کن. (02/027/004/02) + [شبکه توری] را زیر حاشیة قربانگاه به پایین تا نیمة قربانگاه درست کن. (02/027/005/01) + تیرهایی از چوب اقاقیا و از روکش مس برای قربانگاه درست کن. (02/027/006/01) + تیرها را وارد حلقهها کن بگونه ای که موقع حمل آن این تیرها بر دو پهلوی قربانگاه واقع شود. (02/027/007/01) + قربانگاه را تو خالی و همانگونه که در کوه (سینی) + نشان داده شد از تخته بساز. (02/027/008/01) + حیاط میشکان را درست کن. (02/027/009/01) + در جهت جنوب برای حیاط میشکان پردههایی از کتان نازک تابیده درست کن. (02/027/009/02) + پردة حیاط میشکان را به درازای یکصد اما بساز. (02/027/009/03) + ستونهای پرده میشکان را بیست تا از مس درست کن. (02/027/010/01) + پایههای پرده میشکان را بیست تا از مس درست کن. (02/027/010/02) + میخهای سرکج و زرههای حیاط میشکان را از نقره درست کن. (02/027/010/03) + در سمت شمال در طول حیاط میشکان پردههایی به درازی یکصد اما درست کن. (02/027/011/01) + ستونهای حیاط میشکان را بیست عدد درست کن (در ضلع شمالی) +. (02/027/011/02) + میخهای سرکج و زرههای حیاط میشکان را از نقره درست کن. (02/027/011/03) + برای ضلع غربی حیاط میشکان پنجاه اما پرده درست کن. (02/027/012/01) + ستونهای حیاط میشکان را در ده عدد و پایههایش را در ده عدد درست کن (ضلع غربی) +. (02/027/012/02) + پهنای حیاط میشکان را برای ضلع شرقی پنجاه اما درست کن. (02/027/013/01) + در کنارة اول [ضلع شرقی] حیاط میشکان پانزده اما پرده درست کن. (02/027/014/01) + ستونها و پایههای (کناره اول ضلع شرقی) + حیاط میشکان را سه عدد درست کن. (02/027/014/02) + در کناره دوم [ضلع شرقی] حیاط میشکان پانزده اما پرده درست کن. (02/027/015/01) + ستونها و پایههای (کناره دوم ضلع شرقی) + حیاط میشکان را سه عدد درست کن. (02/027/015/02) + برای در بزرگ حیاط میشکان پرده ای به درازی بیست اما با پشم رنگ شده لاجوردی، قرمز و ارغوانی درست کن. (02/027/016/01) + در بزرگ حیاط میشکان را با پرده ای از کتان نازک گلدوزی شده درست کن. (02/027/016/02) + ستونها و پایههای در حیاط میشکان را چهارتا درست کن. (02/027/016/03) + تمام ستونهای حیاط میشکان را از اطراف با سیمهای نقره زه بندی کن. (02/027/017/01) + میخهای سرکج ستونهای حیاط میشکان را از نقره درست کن. (02/027/017/02) + پایههای ستونهای حیاط میشکان را از مس درست کن. (02/027/017/03) + درازی زمین حیاط میشکان یکصد اما، پهنا پنجاه در پنجاه اما درست کن. (02/027/018/01) + بلندی پردههای میشکان پنج اما از کتان نازک تابیده درست کن. (02/027/018/02) + تمام میخهای پرده و میخهای حیاط میشکان را از مس درست کن. (02/027/018/03) + تمام افزارهای میشکان برای هر منظوری و تمام میخهای آن و میخهای حیاط را از مس درست کن. (02/027/019/01) + روغن زلال زیتون کوبیده را برای چراغ بیاورید. (02/027/020/01) + چراغ دائمی را روغن کن. (02/027/020/02) + چراغ را در محل جامعه خارج از پرده ای که پهلوی لوحههای ده فرمان گواه است، قرار بده. (02/027/021/01) + چراغ نسل اندر نسل توسط اهرون و فرزندانش از شامگاه تا بامداد در حضور ادونای روشن شود. (02/027/021/02) + هفت روز قربانگاه را تطهیر نموده، مقدسش کن. (02/029/037/01) + آنچه با قربانگاه تماس یابد را مقدس بدانید. (02/029/037/02) + قربانگاهی بساز که محل سوزاندن بخور [داروهای یازده گانه] باشد. (02/030/001/01) + قربانگاه بخورمقدس را از چوبهای اقاقیا بساز. (02/030/001/02) + یک اما درازا و یک اما بلندی شاخهای قربانگاه بخور را از خودش بساز. (02/030/002/01) + قربانگاه بخور مقدس را با طلای ناب از بالا و اطراف و شاخها روکش کن. (02/030/003/01) + برای قربانگاه بخور مقدس گرداگرد حاشیة طلا بساز. (02/030/003/02) + برای قربانگاه بخور مقدس دو حلقة طلا برای حاشیة طلایی قربانگاه بساز. (02/030/003/03) + دو حلقة طلا را در دو طرف قربانگاه بخور مقدس نصب کن تا جایی برای تیرها باشد که توسط آنها قربانگاه را حمل کنند. (02/030/004/01) + تیرهای حمل قربانگاه بخور مقدس را از چوبهای اقاقیا ساخته و روکش کن. (02/030/005/01) + قربانگاه بخور مقدس را جلوی پردهای که پهلوی صندوق الواح ده فرمان گواه است، قرار بده. (02/030/006/01) + اهرون هر بامداد موقعی که چراغها را مرتب می کند بخور داروهای یازدگانه را دود کند. (02/030/007/01) + هنگام عصر نیز موقعی که اهرون آن چراغها را روشن می کند، [داروهای یازده گانه] را دود کند. (02/030/008/01) + در تمام نسلهایتان از خون قربانی کیپور سالی یکبار بر آن قربانگاه بخور بریزید. (02/030/010/02) + قربانگاه بخور مقدس را برای ادونای فوق العاده مقدس بدانید. (02/030/010/03) +
ـ برای دست شستن، دستشویی مسی بساز که پایه اش [هم از مس] باشد. (02/030/018/01) + دستشویی مسی را بین چادر محل جامعه و بین قربانگاه [مسی] قرار داده و در آن آب بریز. (02/030/018/02) + اهرون و پسرانش دستها و پاهای خود را با آن [آب] دستشویی مسی بشویند. (02/030/019/01) + اهرون و پسرانش موقع ورود به چادر محل جامعه دست و پاهای خود را با آب دستشویی مسی بشویند. (02/030/020/01) + اهرون و پسرانش موقع نزدیک شدن به قربانگاه بمنظور خدمت کردن دست و پاهای خود را با آب دستشویی مسی بشویند. (02/030/020/02) + برای روغن مسح عطریات عالی، مر پانصد واحد، دارچین معطر دویست و پنجاه واحد، نی عطردار دویست و پنجاه واحد بگیر. (02/030/023/01) + با عطریات عالی، مر پانصد واحد، دارچین معطر دویست و پنجاه واحد، نی عطر دار دویست و پنجاه واحد را با پانصد واحد سلیخه با شقل مقدس و روغن زیتون یک هین، روغن مسح درست کن. (02/030/024/01) + برای ساخت روغن مسح کار را به عطرساز بده. (02/030/025/01) + روغن مسح را مقدس بدانید. (02/030/025/02) + با روغن مسح چادر محل جامعه را مسح کن. (02/030/026/01) + با روغن مسح صندوق [لوحههای ده فرمان] گواه [بر تجلی ادونای به فرزندان اسرائیل] را مسح کن. (02/030/026/02) + با روغن مسح میز (مان) + و تمام اسباب آن را مسح کن. (02/030/027/01) + با روغن مسح چراغدان (منورا) + و تمام اسباب آن را مسح کن. (02/030/027/02) + با روغن مسح قربانگاه بخور را مسح کن. (02/030/027/03) + با روغن مسح دستشویی (جهت غسلهارون و پسرانش) + و پایه اش را مسح کن. (02/030/027/04) + با روغن مسح قربانگاه قربانی سوختنی را مسح کن. (02/030/027/05) + با روغن مسح آنها (صندوق گواه، میزمان، چراغدان، قربانگاه بخور و سوختنی و دستشویی) + را اختصاصی نما. (02/030/028/01) + با روغن مسح اهرون و پسرانش را مسح کن. (02/030/029/01) + با مسح اهرون و پسرانش آنها را اختصاصی نما. (02/030/029/02) + به فرزندان اسرائیل بگو برای تمام نسلهایتان این (ترکیب) + برای خدا روغن مسح (اختصاصی) + است. (02/030/031/01) + برای ساخت بخور مقدس داروهای خوشبو، بلسان و ناخنک و داروهای خوشبوی دیگر و کندر خالص مساوی همدیگر بگیر. (02/030/034/01) + بخور مقدس را با داروهای خوشبو، بلسان و ناخنک و داروهای خوشبوی دیگر و کندر خالص مساوی همدیگر بخور بساز. (02/030/035/01) + عطری (بخور مقدس) + عمل عطر ساز را مخلوط پاک و مقدس بدان. (02/030/035/02) + مقداری از بخور رابسای و [قدری] جلوی الواح گواه در چادر محل اجتماع بگذار. (02/030/036/01) + بخور مقدس برای تو اختصاصی و به نام ادونای بدان. (02/030/037/02) + چادر محل اجتماع و تمام اسبابهای آنرا بسازید. (02/031/007/01) + صندوق [الواح ده فرمان] گواه [بر تجلی ادونای بر بنی اسرائیل در کوه سینی] و سرپوش آن را بسازید. (02/031/007/02) + میز (مان) + و اسبابش را بسازید. (02/031/008/01) + چراغدان پاک و تمام اسبابش را بسازید. (02/031/008/02) + قربانگاه بخور را بسازید. (02/031/008/03) + قربانگاه قربانی سوختنی و تمام اسبابش را بسازید. (02/031/009/01) + دستشویی و پایة آن را برای قربانگاه قربانی سوختنی سازید. (02/031/009/02) + پارچههای خدمت [برای حمل اشیاء مقدس در آنها] را بسازید. (02/031/010/01) + روغن مسح را برای معبد مقدس همانگونه که خدا دستور داده بسازید. (02/031/011/01) + بخور داروهای (یازده گانه) + را همانگونه که خدا دستور داده بسازید. (02/031/011/02) + میشکان، چادرش، پوشش آن، قلابها و تختههایش، پشت بندها، ستونها و پایههای آن را بسازید. (02/035/011/01) + آن صندوق (الواح گواه) + و تیرها و سرپوشش و آن پردة پوشش جایگاه دو لوحة ده فرمان را بسازید. (02/035/012/01) + آن میز و تیرهای آن و تمام اسبابهایش و آن نان دو رو را بسازید. (02/035/013/01) + آن چراغدان (برای) + روشنایی و اسبابهایش و روغن روشنایی را بسازید. (02/035/014/01) + قربانگاه بخور و تیرهایش را بسازید. (02/035/015/01) + آن روغن مسح را بسازید. (02/035/015/02) + بخور داروهای [یازده گانه] معطر را بسازید. (02/035/015/03) + پردة درگان میشکان را بسازید. (02/035/015/04) + قربانگاه سوختنی و آن شبکة [توری] مسی که مال آن است و تیرها و اسبابها و دستشویی و پایة آن را بسازید. (02/035/016/01) + پردة حیاط (میشکان) +، ستونها و پایههای آن و پرده در بزرگ حیاط را بسازید. (02/035/017/01) + میخهای میشکان، میخهای حیاط و طنابهایشان را بسازید. (02/035/018/01) + پارچههای خدمت برای به کار بردن در مکان مقدس [برای حمل اشیای مقدس] را بسازید. (02/035/019/01) + برای روشنایی یعنی برای روشن کردن چراغ دائم، روغن زیتون کوبیدة زلال بیاورید. (03/024/002/01) + چراغ دائمی از شامگاه تا بامداد در حضور ادونای [روشن] بدارید. (03/024/003/02) + روشن کردن چراغ دائم را، برای نسل اندر نسلتان، قانون ابدی بدانید. (03/024/003/03) + در موقع حرکت، لوی (بخشی ازنوادگان حضرت یعقوب) + میشکان را پائین آورند. (04/001/051/01) + در موقع اردو زدن لوی (بخشی ازنوادگان حضرت یعقوب) + میشکان را برپا نمایند. (04/001/051/02) + لویها پیرامون میشکان الواح ده فرمان اردو بزنند. (04/001/051/04) + لویها پاسگاه میشکان الواح ده فرمان [گواه] را نگهبانی کنند. (04/001/053/01) + لویها مراقب انجام تمام جماعتی باشند که جلو در محل اجتماع هستند. (04/003/007/01) + نگذارید بیگانه ای به (مکان مقدس) + نزدیک شود. (04/003/010/02) + قبیلههای قهاتی نگهبانان پاسگاه مکان مقدس باشند. (04/003/028/01) + قبیلههای قهاتی پاسدار آن صندوق، میز، چراغدان، قربانگاهها و اسبابهای مکان مقدس و تمام خدمات مربوط باشند. (04/003/031/01) +العاذار، سرپرستی تمام میشکان و آنچه در آن است را چه از نظر مکان مقدس و چه از نظر اسبابهایش برعهده داشته باش. (04/004/016/01) + ـ هنگامی که ادونای تو را به (ارض موعود) + ببرد، موقع برکت (دعا کردن) + رویت را به طرف کوه گریزیم بگذار. (05/011/029/01) + هنگامی که ادونای تو را به (ارض موعود) + ببرد، موقع نفرین رویت را به طرف کوه عوال بگذار. (05/011/029/02) + فقط در مکانهایی که خداوند از بین اسباطش برای قرار دادن نامش برمی گزیند او را جستجو کنید. (05/012/005/01) + در هر پیشه ای که داری در حضور ادونای در مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد، شاد باشید. (05/012/018/01) + در سرزمینی که ادونای(خدا) + برای وارث شدنش به تو می دهد، سه شهر برای خود جدا کن. (05/019/002/01) + اردویت مقدس باشد و ادونای(خدا) + چیز بدی در تو نبیند. (05/023/015/01) + برای ادونای(خدا) + خداوندت قربانگاه سنگی بساز. (05/027/005/01) + قربانگاه ادونای(خدا) + خداوندت را از سنگهای سالم بساز. (05/027/006/01)
6-3- الف - نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس در تورات
دستی آن (کوه سینا که مکان نزول خداوند است) را لمس نکند. (02/019/013/01) + اگر برای خداوند قربانگاه سنگی میسازی، آن را نتراش تا با حرکت ابزار فلزی رویش، آن را بی حرمت سازی. (02/020/022/01) + بوسیلة پلکان بر قربانگاه بالا نرو تا شرمگاه تو بر آن ظاهر گردد. (02/020/023/01) + بخوری که با این ترکیب [داروهای یازده گانه معطر] و نسبت نباشد را روی قربانگاه بخور نریزید. (02/030/009/01) + قربانی سوختنی روی قربانگاه بخور نبرید. (02/030/009/02) + هدیههای آردی روی قربانگاه بخور نبرید. (02/030/009/03) + مایع ریختنی روی قربانگاه بخور نریزید. (02/030/009/04) + روغن مسح را روی بدن آدم نریز. (02/030/032/01) + ترکیبی با نسبت نظیر روغن مسح درست نکنید. (02/030/032/02) + مانند ترکیب روغن مسح نسازید. (02/030/033/01) ـ مانند ترکیب روغن مسح بر بیگانه نریز. (02/030/033/02) + از بخور مقدسی که درست میکنی (ترکیبی) به همان نسبت برای خودتان درست نکنید. (02/030/037/01) + از ترکیب بخور مقدس برای بوییدن آن درست نکنید. (02/030/038/01) + [خمیر مایه و شهد]ها بر قربانگاه به عنوان بوی خوشایند تقدیم نکنید. (03/002/012/01) + آتش روی قربانگاه سوزان بوده، خاموش نگردانید. (03/006/005/01) +
ـ آتش روی قربانگاه را دائما مشتعل بدارید و نگذارید خاموش گردد. (03/006/006/01) + با ناپاکی تان میشکان خداوند را ناپاک نکنید. (03/015/031/02) + نگذارید جز لوی (بخشی ازنوادگان حضرت یعقوب) بیگانه ای به میشکان نزدیک شود. (04/001/051/03) + موقع حرکت اردو، پسران قهات برای حمل بیایید و چیزهای مقدس را لمس نکنید. (04/004/015/02) + جمعیت قبیلههای قهاتی موقع پوشانیدن چیز مقدس [صندوق لوحههای ده فرمان] برای دیدن آن نیایند. (04/004/020/01) + اگر مرده ـ جسد آدمی را لمس نمودید، وارد میشکان ادونای (خدا) نشوید. (04/019/013/01) + اطراف قربانگاهی که برای ادونای می سازی هیچ درختی نکار. (05/016/021/01) + بر آن قربانگاه سنگی، ابزار آهنی بکار نبر. (05/027/005/02)
ب- زمانهای مقدس در سه کتاب مقدس
301 گزاره باید و نباید از 10396 گزاره استخراجی از سه کتاب مقدس، ( 2. 9 درصد) مربوط به باید و نبایدهای ما و زمانهای مقدس است که به دو شاخه تقسیم شده است.
1- بایدها و نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام
2- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس
در انجیل کمترین تعداد گزاره هنجاری در باره ما و زمانهای مقدس می توان یافت، در حالیکه تورات حاوی بیشترین گزارههای هنجاری در باره ما و زمانهای مقدس است. این وضعیت آنگونه است که سهم گزارههای زمانهای مقدس در تورات 30 برابر سهم آن در هر یک از دو کتاب مقدس دیگر است. (به دلیل کوچک بودن سطرهای این جدول، محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن رنک مفهومی ندارد) از سوی دیگر، گزارههای هنجاری مرتبط با ماههای حرام خاص قرآن و در انجیل و تورات – با این مفهوم – دیده نشد. (جداول3و4)
جدول شماره3: سهم گزارههای مضامین دو گانه تشکیل دهنده « ما و زمانهای مقدس» در سه کتاب مقدس
موضوع: |
قرآن |
انجیل |
تورات |
جمع |
||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
1- بایدها و نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام (کد 57) |
11 |
0. 2 |
0 |
0. 0 |
0 |
0. 0 |
11 |
0. 1 |
2- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس (کد 58) |
1 |
0. 0 |
7 |
0. 3 |
282 |
9. 1 |
290 |
2. 8 |
جمع ما و زمانهای مقدس |
12 |
0. 3 |
7 |
0. 3 |
282 |
9. 1 |
301 |
2. 9 |
سایر گزارههای هنجاری |
4478 |
99. 7 |
2784 |
99. 7 |
2833 |
90. 9 |
10095 |
97. 1 |
جمع گزارههای هنجاری |
4490 |
100 |
2791 |
100 |
3115 |
100 |
10396 |
100 |
در سطر جمع جدول 3 دیده می شود که سهم گزارههای «باید» مربوط به مضمون «ما و زمانهای مقدس» همچون مضمون «ما و مکانهای مقدس» به مراتب بیش از «نبایدها» است. ودر این مورد نیز تورات و با سهمی کمتر، انجیل این مقوله را بیشتر به گونه باید و قرآن با سهمی مشابه برای باید و نباید مطرح کرده است.
جدول شماره4: سهم گزارههای مضامین «ما و زمانهای مقدس» در سه کتاب مقدس. به تفکیک بایدها و نبایدها
موضوع: «ما و زمانهای مقدس» |
کد |
بایدها |
نبایدها |
جمع |
|||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
||
1- قرآن |
10 |
6 |
50. 0 |
6 |
50. 0 |
12 |
100 |
2- انجیل |
10 |
4 |
57. 1 |
3 |
42. 9 |
7 |
100 |
3- تورات |
10 |
233 |
82. 6 |
49 |
17. 4 |
282 |
100 |
جمع |
10 |
243 |
88. 7 |
58 |
19. 3 |
301 |
100 |
همانگونه که گفته شد، در قرآن، می توان گزارههای باید و نباید در رابطه ما و ماههای حرام یافت. مانند: در ماه حرام کارزار نکنید که گناهی بزرگ است (33/002/217/01). در حالیکه در دو کتاب دیگر چنین چیزی دیده نشد. در هر سه کتاب مقدس، هنجارهایی در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس مطرح شده است. تورات می گوید: سه بار در سال برای خداوند جشن بگیرید (عید فطیر, عید درو، عید جمع آوری محصولات). (02/023/014/01)، در روز شنبه غذا نپزید. (02/016/023/03). انجیل میخواهد: در روزسبت، نیکی کردن را روا بدانید. (08/006/009/02)، فکر نکنید با انجام تشریفات مذهبی در روزها و ماهها و فصلها و سالهای مخصوص می توانید مقبول خدا واقع گردید. (14/004/010/01) و قرآن می گوید: همچون کسانی که به [حکم] (تعطیلی) روز شنبه تجاوز می کردند، نباشید. (33/007/163/01)
متن گزارههای باید و نباید در باره ما و زمانهای مقدس، به ترتیب ردیف آیات در هریک از سه کتاب مقدس، به شرح زیر است:
1-ب- بایدها و نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام
1-1-ب- بایدها در رابطه ما و ماههای حرام در قرآن
ـ حرمت ماه حرام را نگه دارید (33/005/002/02) + ( ای مشرکان) + چهار ماه (حرام) + را [با امنیت کامل] در زمین بگردید (33/009/002/01) + چون ماههای حرام تمام شد، مشرکان را ( آنانی که پیمان شکنی میکنند و مدت مهلت مربوط به پیمانشان تمام گشته) + هر جا یافتید بکشید(33/009/005/01) + چون ماههای حرام تمام شد، مشرکان را (آنانی که پیمان شکنی میکنند و مدت مهلت مربوط به پیمانشان تمام گشته) + هر جا یافتید دستگیر کنید(33/009/005/02) + چون ماههای حرام تمام شد، مشرکان را ( آنانی که پیمان شکنی میکنند و مدت مهلت مربوط به پیمانشان تمام گشته) + هر جا یافتید به محاصره درآورید (33/009/005/03) + چون ماههای حرام تمام شد، در هر کمینگاهی به کمین مشرکان (آنانی که پیمان شکنی میکنند و مدت مهلت مربوط به پیمانشان تمام گشته) + بنشینید (33/009/005/04)
2-1-ب - نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام در قرآن
ـ به ماه حرام (موسم حج) هتک حرمت نکنید (33/002/194/01) + در ماه حرام کارزار نکنید که گناهی بزرگ است (33/002/217/01)+ در [چهارماه] حرام، برخود ستم مکنید (33/009/036/01) + [ماههای حرام] را جابجا نکنید (33/009/037/01) + ماههایی را که خدا حرام کرده [برخود] حلال نگردانید (33/009/037/02) +
3-1-ب - بایدها در رابطه ما و ماههای حرام در انجیل
گزارهای دیده نشد
4-1-ب - نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام در انجیل
گزارهای دیده نشد
5-1-ب - بایدها در رابطه ما و ماههای حرام در تورات
گزارهای دیده نشد
6-1-ب - نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام در تورات
گزارهای دیده نشد
2-ب- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس
1-2-ب - بایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در قرآن
گزارهای دیده نشد
2-2-ب - نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در قرآن
ـ همچون کسانی که به [حکم] (تعطیلی) + روز شنبه تجاوز می کردند، نباشید. (33/007/163/01)
3-2-ب - بایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در انجیل
ـ در همه روزها (حتی) + روز شنبه (روز مقدس یهودیان که کار کردن در آن ممنوع است) + به فکر نیکویی کردن و نجات دادن باشید. (07/003/004/01) + در روز سبت، نیکی کردن را روا بدانید. (08/006/009/02) + برای نجات یک بیمار در روز سبت به او کمک کنید. (08/013/015/01) + عید فصح را نه با خمیر مایة ترش و کهنه (بدخواهی و شرارت) + بلکه با نان صمیمیت و صداقت نگاه دارید. (12/005/008/01)
4-2-ب - نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در انجیل
ـ اجازه ندهید کسی (یهودیان) + درباره جشن گرفتن اعیاد مذهبی و یا ماه جدید از شما ایراد بگیرد. (17/002/016/03) + ـ اجازه ندهید کسی (یهودیان) + درباره کار کردن در روز مقدس شنبه از شما ایراد بگیرد. (17/002/016/04) +ـ فکر نکنید با انجام تشریفات مذهبی در روزها و ماهها و فصلها و سالهای مخصوص می توانید مقبول خدا واقع گردید. (14/004/010/01)
5-2-ب - بایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در تورات
ـ عید پسح برای شما به عنوان یادبود باشد و آن را برای ادونای جشن بگیرید. (02/012/014/01) + عید پسح قانون ابدی است نسل اندر نسل آن را جشن بگیرید. (02/012/014/02) + در ایام عید پسح هفت روز فطیر بخورید. (02/012/015/01) + در روز اول عید پسح خمیر مایه را از خانههای خود دور کنید. (02/012/015/02) + روز اول و هفتم عید پسح برای شما [روز] اجتماع مقدس باشد. (02/012/016/01) + عید فطیر را رعایت نمایید. (02/012/017/01) + در اولین [ماه] سال در روز چهاردهم هنگام غروب تا روز بیست و یکم ماه به هنگام غروب، فطیر بخورید. (02/012/017/02) + در اولین [ماه] سال در روز چهاردهم هنگام غروب تا روز بیست و یکم ماه به هنگام غروب، فطیر بخورید. (02/012/018/01) + هفت روز (از چهاردهم تا بیست و یکم بهار) + فطیر بخورید. (02/012/020/02) + این موضوع (قربانی پسح و تشریفاتش) + را به عنوان قانون ابدی برای خود و فرزندانتان تا ابد مراعات نمایید. (02/012/024/01) + شب [قول] (داستان خروج از مصر) + را برای فرزندان اسرائیل نسل اندر نسل به عنوان یادبود نگه دارید. (02/012/042/01) + این عبادت (مربوط به عید پسح) + را در این ماه (نیسان) + انجام بده. (02/013/004/01) + در ایام عید پسح هفت روز فطیر بخور و روز هفتم [روز گذشتن از دریا] (یادمان خروج از مصر) + عید ادونای است. (02/013/006/01) + در ایام عید پسح در هفت روز فطیر خورده شود. (02/013/007/01) + قانون [پسح] را در موعدش سال به سال مراعات کن. (02/013/010/01) + به فرمان ادونای شنبه را استراحت کامل کنید. (02/016/023/01) + به فرمان ادونای شنبه را شبات (تعطیل) + مقدس بدانید. (02/016/023/02) + شش روز مان (نان آسمانی) + برچینید و روز هفتم شبات (تعطیل) + است (و مان وجود نخواهد داشت) +. (02/016/026/01) + در روز هفتم (شنبه) + تعطیل کنید. (02/016/030/01) + روز شبات را به خاطر داشته باش. (02/020/008/01) + روز شبات را مقدس بدار. (02/020/008/02) + شش روز هفته کار کن و تمام کارت را انجام بده. (02/020/009/01) + روز هفتم (هفته) + را برای ادونای خداوندت شبات (تعطیل) + بدان. (02/020/010/01) + (در طی) + شش روز هفته (تمام) + کارهایت را انجام بده. (روز هفتم را تعطیل کن) + (02/023/012/01) + روز هفتم (هفته) + را تعطیل کن تا اینکه غریب (که نزد توست) + تجدید قوا کند. (02/023/012/05) + سه بار در سال برای خداوند جشن بگیرید (عید فطیر، عید درو، عید جمع آوری محصولات) +. (02/023/014/01) + عید فطیر در مال آویو ـ نیسان [بهار] که درآن زمان از مصر بیرون آمدی را همانگونه که خداوند دستور داده رعایت کن. (02/023/015/01) + در عید فطیر هفت روز فطیر بخور. (02/023/015/02) + درعید درو، نوبرهای محصولاتت را در کشتزار کشت می کنی، جشن بگیر. (02/023/016/01) + عید جمع آوری [محصولات] در پایان سال؛ یعنی موقعی که محصولاتت را از کشتزار جمع آوری میکنی جشن بگیر. (02/023/016/02) + به هر صورت شباتها [تعطیلها] ی خداوند را رعایت نمائید. (02/031/013/01) + شبات را در تمام نسلهایتان بین خود و خداوند نشانه عهدی بدانید. (02/031/013/02) + شبات را رعایت کنید چونکه برای شما مقدس است. (02/031/014/01) + شش روز کار انجام دهید و در روز هفتم شبات باشد. (02/031/015/01) + شش روز کار انجام دهید و در روز هفتم استراحت کامل باشد. (02/031/015/02) + شبات را رعایت کنید. (02/031/016/01) + شبات را نسل اندر نسل برای خود پیمان ابدی قرار دهید. (02/031/016/02) + شبات را بین خداوند و فرزندان اسرائیل برای ابد نشانهای بدانید که خدا جهان را در شش روز آفرید و روز هفتم را استراحت نمود. (02/031/017/01) + عید فطیر را رعایت نما. (02/034/018/01) + هفت روز موقع بهار [نیسان] از فطیری که به تو دادم بخور. (02/034/018/02) + شش روز کار کار کن و روز هفتم تعطیل نما. (02/034/021/01) + [حتی] هنگام شخم و زمان درو [روز شبات را] تعطیل نما. (02/034/021/02) + عید هفتهها آغاز درو گندم را برای خود برگزار کن. (02/034/022/01) + عید جمع آوری [حاصل زمین] را تحویل سال بدانید. (02/034/022/02) + (ای مذکران) سه بار در سال در حضور صاحب عالم ـ ادونای خداوند یسراییل - برای زیارت حضور یابید. (02/034/023/01) + شش روز کار انجام گیرد و روز هفتم برای شما مقدس باشد. (02/035/002/01) + در روز اول نیسان میشکان؛ یعنی خیمة محل اجتماع را برپا نما. (02/040/002/01) + در روز اول نیسان صندوق [لوحههای ده فرمان] گواه را در خیمه بگذار و پردة جایگاه ده فرمان را پوشش آن صندوق قرار بده. (02/040/003/01) + در روز اول نیسان میز (مان) + را به داخل بیاور و ترتیب چیدن (نانهای دوروی) + آن را بده. (02/040/004/01) + در روز اول نیسان چراغدان را به داخل بیاور و چراغهایش را روشن کن. (02/040/004/02) + در روز اول نیسان قربانگاه طلا را برای بخور جلوی صندوق گواه بگذار و پرده میشکان را نصب کن. (02/040/005/01) + در روز اول نیسان قربانی قربانی سوختنی را جلوی درگاه مسکن، خیمه محل اجتماع قرار بده. (02/040/006/01) + در روز اول نیسان دستشویی را بین چادر محل اجتماع و قربانگاه [قربانی سوختنی] قرار بده در آن آب بریز. (02/040/007/01) + در روز اول نیسان حیاط را گرداگرد [میشکان] قرار بده و پرده دروازة حیاط را نصب کن. (02/040/008/01) + در روز اول نیسان روغن مسح را بردار و میشکان و آنچه در آن است را مسح کن. (02/040/009/01) + در روز اول نیسان قربانگاه قربانی سوختنی و همة اسبابهایش را مسح کن. (02/040/010/01) + در روز اول نیسان دستشویی و پایه اش را مسح نموده آن را اختصاصی نما. (02/040/011/01) + در روز اول نیسان اهرون و پسرانش را نزد خیمة محل اجتماع پیش آورده آنها را با آب غسل بده. (02/040/012/01) + در روز اول نیسان لباسهای اخصاصی را به اهرون بپوشان. (02/040/013/01) + در روز اول نیسان اهرون را مسح نموده مقدسش کن تا برای من (خدا) + کهانت کند. (02/040/013/02) + در روز اول نیسان پسرانهارون را پیش آورده به آنها پیراهن بپوشان. (02/040/014/01) + در روز اول نیسان پسران اهرون را مسح نما تا برای خدا کهانت کنند. (02/040/015/01) + روزی را که [کاهن بزرگ] برای مبرا شدن شما از خطاهایتان نسبت به ادونای طلب عفو می کند، شبات، تعطیل کامل بدانید. (03/016/030/01) + در روز شبات جانهای خود را رنج دهید [روزه بگیرید]. (03/016/031/01) + تعطیلات [شباتهای] خداوند را رعایت نمایید. (03/019/003/02) + تعطیلیهای خداوند را مراعات کنید. (03/019/030/01) + شش روز کار انجام دهید و روز هفتم را شبات، تعطیل کامل بدانید. (03/023/003/01) + شش روز کار انجام گیرد و روز هفتم را [روز] اجتماع مقدس بدانید. (03/023/003/02) + در روز چهاردهم مال اول (فروردین) +، هنگام عصر، قربانی پسح را انجام دهید. (03/023/005/01) + پانزدهمین روز مال اول سال را عید مصوت [عید فطیر] بدانید. (03/023/006/01) + در ایام عید فطیر هفت روز فطیر بخورید. (03/023/007/01) + روز اول سال را روز اجتماع مقدس بدانید. (03/023/008/01) + [کوهن] فردای روز اول عید فطیر [پیمانه جو] را در حضور ادونای بجنباند. (03/023/011/01) + هدیة آردی آن (روز اول عید فطیر) + دو دهم [ایفا] آرد نرم سرشته شده در روغن بیاورید. (03/023/013/01) + از فردای آن روزی [اول عید فطیر] که آن عومر جنبانیدنی را می آورید هفت هفته کامل برای خود بشمارید. (03/023/015/01) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و هدیة آردی تازهای [از گندم] برای ادونای تقدیم نمایید. (03/023/016/01) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) + پنجاه روز بشمارید و از مسکنها، دو نان هدیة جنبانیدنی بیاورید. (03/023/017/01) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و دو دهم ایفا آرد نرم بیاورید. (03/023/017/02) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و حامص [ورآمده] بپزید. (03/023/017/03) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و با نان حامص هفت برة بی عیب تا یکساله، یک گاو نر جوان و دو قوچ بیاورید. (03/023/018/01) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و یک بز نر جوان برای قربانی خطا ترتیب دهید. (03/023/019/01) + تا فردای هفته هفتم (پس از عید فطیر) +پنجاه روز بشمارید و دو بره تا یکساله برای ذبح سلامت ترتیب دهید. (03/023/019/02) + روز اول ماه هفتم را [روز] تعطیل بدانید. (03/023/024/01) + روز اول ماه هفتم را [روز] یادبود به صدا درآوردن شوفار [آزیر خطر] بدانید. (03/023/024/02) + روز اول ماه هفتم را [روز] اجتماع مقدس بدانید. (03/023/024/03) + روز دهم ماه هفتم را روز کیپوریم [عفو گناهان] بدانید. (03/023/027/01) + روز دهم ماه هفتم را روز اجتماع مقدس بدانید. (03/023/027/02) + این روز (کیپوریم) + را شبات، استراحت کامل بدانید. (03/023/032/01) + از غروب روز نهم ماه هفتم تا غروب روز بعد، تعطیل کنید. (03/023/032/03) + از روز پانزدهمین ماه هفتم برای ادونای هفت روز عید سوکوت [سایبانها] بدانید. (03/023/034/01) + روز اول ماه هفتم را روز اجتماع مقدس بدانید. (03/023/035/01) + روز هشتم ماه هفتم را روز جتماع مقدس بدانید. (03/023/036/02) + روز هشتم ماه هفتم را عصرت [جشن عمومی] بدانید. (03/023/036/04) + عیدهای ادونای را روز اجتماع مقدس اعلام کنید. (03/023/037/01) + در روزهایی که عید ادونای است، هدیههای آردی تقدیم نمایید. (03/023/037/03) + در روزهایی که عید ادونای است، هدیههای ذبح تقدیم نمایید. (03/023/037/04) + در روزهایی که عید ادونای است، هدیههای مایع تقدیم نمایید. (03/023/037/05) + علاوه بر [قربانیهای] شباتها در اعیاد ادونای، هدیة قربانی سوختنی، مایع، آردی و ذبح تقدیم کنید. (03/023/038/01) + علاوه بر نذرهایتان، در اعیاد ادونای، هدیة قربانی سوختنی، مایع، آردی و ذبح تقدیم کنید. (03/023/038/02) + علاوه بر پیشکشیهایتان، در اعیاد ادونای، هدیة قربانی سوختنی، مایع، آردی و ذبح تقدیم کنید. (03/023/038/03) + از روز پانزدهم ماه هفتم، پس از آنکه حاصل زمین را جمع آوری کردید، روز عید ادونای را جشن بگیرید. (03/023/039/01) + روز اول ماه هفتم را تعطیل کنید. (03/023/039/02) + روز هشتم ماه هفتم را تعطیل کنید. (03/023/039/03) + از روز اول ماه هفتم تا هفت روز در حضور ادونای شادی کنید. (03/023/040/05) + هفت روز در سال (از اول تا هفتم ماه هفتم) + این [عید] (جمع آوری محصول) + را برای ادونای جشن بگیرید. (03/023/041/01) + هفت روز از پانزدهم ماه هفتم، در سایبانها زندگی کنید. (03/023/042/01) + هفت روز از پانزدهم ماه هفتم، هر تابعی از شما جامعه بنی اسرائیل در سایبانها زندگی کنید. (03/023/042/02) + در روزهای شبات آرد نرم بردار و با آن دوازده قرص نان بپز. (03/024/005/01) + قرص نانهایی که در شبات میپزی، دو دهم ایفا باشد. (03/024/005/02) + در روز شبات دوازده قرص نان را در دو ردیف شش تایی روی میز پاک قرار بده. (03/024/006/01) + در روز شبات روی هر ردیفی که قرصهای نان را قرار دادی، کندر پاکیزه بگذار. (03/024/007/01) + در روز شبات کندر را به صورت یادبودی از هدیة طعمة آتش [قربانگاه] برای ادونای، کنار ردیفهای نان بگذار. (03/024/007/02) + نانی که در روز شبات پخته می شود را اهرون و پسرانش در محل مقدس بخورند. (03/024/009/01) + درروز دهم از ماه هفتم، یعنی روز کیپوریم، صدای لرزان و بلند کرنا را پخش کنید. (03/025/009/01) + سال پنجاهم را مقدس نمایید. (03/025/010/01) + سال یوول را در آن سرزمین (که به تو وعده داده شده) + برای تمام ساکنانش، اعلام آزادی کنید. (03/025/010/02) + در سال یوول همه به ملک و خانواده خود برگردید. (03/025/010/03) + سال یوول را مقدس بدانید. (03/025/012/01) + در سال یوول هرکدام به ملک خود برگردید. (03/025/013/01) + در روز شادی شیپورهای نقره را پیش قربانیهای سوختنی و پیش ذبحهای سلامتتان یکنواخت به صدا در آورید. (04/010/010/01) + در عیدها شیپورهای نقره را پیش قربانیهای سوختنی و پیش ذبحهای سلامتتان یکنواخت به صدا در آورید. (04/010/010/02) + در اول ماههای خود شیپورهای نقره را پیش قربانیهای سوختنی و پیش ذبحهای سلامتتان یکنواخت به صدا در آورید. (04/010/010/03) + چهاردهمین روز ماه اول را برای ادونای(خدا) + [موقع قربانی] پسح بدانید. (04/028/016/01) + پانزدهمین روز ماه اول را عید بدانید. (04/028/017/01) + (در ایام عید پسح) + هفت روز فطیر بخورید. (04/028/017/02) + هدیه پسح، هدیة طعمة آتش [قربانگاه] قربانی وسوختنی را به حضور ادونای(خدا) + تقدیم بدارید. (04/028/019/01) + در عید پسح هدیة طعمه آتش را دو گاو نر جوان بی عیب برای خود آماده داشته باشید. (04/028/019/02) + در عید پسح هدیة طعمه آتش را یک قوچ یکساله بی عیب برای خود آماده داشته باشید. (04/028/019/03) + در عید پسح هدیة طعمه آتش را هفت بره [هشت روزه تا] یکساله بی عیب برای خود آماده داشته باشید. (04/028/019/04) + در عید پسح برای هر گاو قربانی سه دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/020/01) + در عید پسح برای یک قوچ دو دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/020/02) + در عید پسح برای هر بره از هفت بره قربانی یک دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/021/01) + در عید پسح بزی برای قربانی خطا به منظور طلب بخشایش تقدیم بدارید. (04/028/022/01) + قربانی عید پسح را علاوه بر قربانی سوختنی دائمی تقدیم بدارید. (04/028/023/01) + [مدت] هفت روز (در ایام عید پسح) + هر روز همچنان (تقدیم قربانی و هدیههای آردی) + عمل کنید. (04/028/024/01) + روز هفتم عید پسح را روز اجتماع مقدس بدانید. (04/028/025/01) + در عید نوبرها هدیههای آردی تازه به حضور ادونای (خدا) + تقدیم بدارید. (04/028/026/01) + عید نوبرها را روز اجتماع مقدس بدانید. (04/028/026/02) + در عید نوبرها قربانی سوختنی را که دو گاو نر جوان تقدیم بدارید. (04/028/027/01) + در عید نوبرها قربانی سوختنی را که یک قوچ تقدیم بدارید. (04/028/027/02) + در عید نوبرها قربانی سوختنی را هفت بره [از هشت روزه] تا یکساله تقدیم بدارید. (04/028/027/03) + در عید نوبرها برای هر گاو قربانی سه دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/028/01) + در عید نوبرها برای یک قوچ دو دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/028/02) + در عید نوبرها برای هر بره از هفت بره قربانی یک دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم بدارید. (04/028/029/01) + در عید نوبرها یک بز نر جوان به منظور طلب بخشایش تقدیم بدارید. (04/028/030/01) + هدیههای عید نوبرها را علاوه بر قربانی سوختنی دائمی و هدیههای آردی، تقدیم بدارید. (04/028/031/01) + هدیههای عید نوبرها یعنی قربانیها، هدیههای آردی و مایع ریختنی را بی عیب آماده داشته باشید. (04/028/031/02) + روز اول ماه هفتم را روز اجتماع مقدس بدانید. (04/029/001/01) + در روز اول ماه هفتم شوفار [علامت آژیر خطر] را به صدا درآورید. (04/029/001/03) + روز دهم از ماه هفتم را روز اجتماع مقدس بدانید. (04/029/007/01) + در عید کیپوریم برای تقدیم به حضور ادونای(خدا) + یک گاو نرجوان بی عیب آماده داشته باشید. (04/029/008/01) + در عید کیپوریم برای تقدیم به حضور ادونای(خدا) + یک قوچ بی عیب آماده داشته باشید. (04/029/008/02) + در عید کیپوریم برای تقدیم به حضور ادونای(خدا) + هفت بره [هشت روزه تا] یکساله بی عیب آماده داشته باشید. (04/029/008/03) + در عید کیپوریم هدیه آردی گاو قربانی را سه دهم [ایفا] آرد سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/009/01) + در عید کیپوریم هدیه آردی قوچ قربانی را دو دهم [ایفا] آرد سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/009/02) + در عید کیپوریم هدیه آردی هر هفت بره را یک دهم [ایفا] آرد سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/010/01) + در عید کیپوریم هدیه قربانی و آردی و ریختنی این عید را علاوه بر قربانیهای سوختنی تقدیم کنید. (04/029/011/01) + در عید کیپوریم یک بز نر جوان قربانی خطای علاوه بر قربانی خطای کیپور تقدیم کنید. (04/029/011/02) + روز اول عید سوکوت را اجتماع مقدس بدانید. (04/029/012/01) + از روز اول عید سوکوت هفت روز برای ادونای(خدا) + جشن بگیرید. (04/029/012/03) + در روز اول عید سوکوت سیزده گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/013/01) + در روز اول عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/013/02) + در روز اول عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/013/03) + در روز اول عید سوکوت برای هر یک از سیزده گاو سه دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/014/01) + در روز اول عید سوکوت برای هر یک از دوقوچ دو دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/014/02) + در روز اول عید سوکوت برای هر یک از چهارده بره یک دهم [ایفا] آرد نرم سرشته در روغن تقدیم کنید. (04/029/015/01) + در روز اول عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنی اش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/016/01) + در روز دوم عید سوکوت دوازده گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/017/01) + در روز دوم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/017/02) + در روز دوم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/017/03) + در روز دوم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/018/01) + در روز دوم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنی اش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/019/01) + در روز سوم عید سوکوت یازده گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/020/01) + در روز سوم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/020/02) + در روز سوم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/020/03) + در روز سوم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/021/01) + در روز سوم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنیاش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/022/01) + در روز چهارم عید سوکوت ده گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/023/01) + در روز چهارم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/023/02) + در روز چهارم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/023/03) + در روز چهارم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/024/01) + در روز چهارم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنی اش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/025/01) + در روز پنجم عید سوکوت نه گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/026/01) + در روز پنجم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/026/02) + در روز پنجم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/026/03) + در روز پنجم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/027/01) + در روز پنجم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنیاش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/028/01) + در روز ششم عید سوکوت هشت گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/029/01) + در روز ششم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/029/02) + در روز ششم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/029/03) + در روز ششم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/030/01) + در روز ششم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنیاش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/031/01) + در روز هفتم عید سوکوت هفت گاو نر جوان به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/032/01) + در روز هفتم عید سوکوت دو قوچ به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/032/02) + در روز هفتم عید سوکوت چهارده بره [از هشت روزه تا] یکساله به عنوان هدیه طعمه آتش [قربانگاه] تقدیم کنید. (04/029/032/03) + در روز هفتم عید سوکوت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/033/01) + در روز هفتم عید سوکوت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنی اش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/034/01) + روز هشتم (عید سوکوت) + را عید عصرت [جشن ویژه] بدانید. (04/029/035/01) + در عید عصرت به منظور بوی خوشایند، یک گاو برای قربانی سوختنی تقدیم کنید. (04/029/036/01) +
ـ در عید عصرت به منظور بوی خوشایند، یک قوچ برای قربانی سوختنی تقدیم کنید. (04/029/036/02) + در عید عصرت به منظور بوی خوشایند، هفت بره بی عیب [از هشت روزه تا] یکساله برای قربانی سوختنی تقدیم کنید. (04/029/036/03) + در عید عصرت هدیههای آردی و ریختنی گاوها، قوچها و برهها بر حسب تعدادشان طبق قاعده تقدیم کنید. (04/029/037/01) + در عید عصرت علاوه بر قربانی سوختنی، هدیههای آردی و مایع ریختنیاش، یک بز نر جوان برای قربانی خطا تقدیم کنید. (04/029/038/01) + مواظب باش، روز شبات را مقدس بداری. (05/005/012/01) + شش روز (هفته) + کار کن و تمام کارت را انجام بده. (05/005/013/01) + روز هفتم (هفته) + برای ادونای خداوندت شبات است. (05/005/014/01) + روز شبات را رعایت کن. (05/005/015/01) + صبح روز دوم عید [در صورت تمایل] (از مکانی که ادونای انتخاب کرده) + میتوانی به مسکن خود بازگردی. (05/016/007/03) + روز هفتم (در ایام عید پسح) + را برای خداوندت روز اجتماع مقدس بدان. (05/016/008/02) + عید شاووعوت [هفتهها] را برای ادونای با تقدیم هدیة داوطلبانه از برکت خداوند برگزار نما. (05/016/010/01) + (در عید شاووعوت) + تو در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/01) + (در عید شاووعوت) + پسرت در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/02) + (در عید شاووعوت) + دخترت در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/03) + (در عید شاووعوت) + غلامت در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب میکند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/04) + (در عید شاووعوت) + کنیزت در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب میکند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/05) + (در عید شاووعوت) + لوی (بخشی ازنوادگان حضرت یعقوب) +که در بین قلمروی توست در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/06) + (در عید شاووعوت) + غریبی که نزد توست در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/07) + (در عید شاووعوت) + یتیمی که نزد توست در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/08) + (در عید شاووعوت) + بیوه زنی که نزد توست در مکانی که ادونای خداوندت انتخاب می کند و نامش را بر آن نهاده شادی کن. (05/016/011/09) + هنگام جمع آوری [محصول] از خرمنگاه و از چرخشت خود، عید سایبانها را هفت روز برگزار کن. (05/016/013/01) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + شادی کن. (05/016/014/01) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + پسرت شادی کن. (05/016/014/02) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + دخترت شادی کن. (05/016/014/03) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + غلامت شادی کن. (05/016/014/04) + در عید (سوکوت یا سایبانها) کنیزت شادی کن. (05/016/014/05) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + لوی (بخشی ازنوادگان حضرت یعقوب) +که در قلمروی توست شادی کن. (05/016/014/06) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + یتیمی که در قلمروی توست شادی کن. (05/016/014/07) + در عید (سوکوت یا سایبانها) + بیوه زنی که در قلمروی توست شادی کن. (05/016/014/08) + در آن مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد (عید سوکوت) + را هفت روز برای ادونای جشن بگیر. (05/016/015/01) + در آن مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد (عید سوکوت) + را هفت روز برای ادونای شادی کن. (05/016/015/02) + در عید فطیر همه مذکرها در مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد، به زیارت بیایید. (05/016/016/01) + در عید هفتهها همه مذکرها در مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد، به زیارت بیایید. (05/016/016/02) + در عید سایبانها همه مذکرها در مکانی که ادونای انتخاب خواهد کرد، به زیارت بیایید. (05/016/016/03)
6-2-ب - نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس در تورات
ـ روز اول و هفتم عید پسح هیچ کاری صورت ندهید. (02/012/016/02) + هفت روز (از چهاردهم تا بیست و یکم بهار) + خمیرمایه در خانههای شما وجود نداشته باشد. (02/012/019/01) + در روز شنبه غذا نپزید. (02/016/023/03) + در روز شنبه غذایی آب پز نکنید. (02/016/023/04) + در روز هفتم (شنبه) + از مکان خود بیرون نروید. (02/016/029/01) + در روز شبات تو هیچ کاری نکن. (02/020/010/02) + در روز شبات پسرت هیچ کاری نکند. (02/020/010/03) + در روز شبات دخترت هیچ کاری نکند. (02/020/010/04) + در روز شبات غلامت هیچ کاری نکند. (02/020/010/05) + در روز شبات کنیزت هیچ کاری نکند. (02/020/010/06) + در روز شبات چارپایت هیچ کاری نکند. (02/020/010/07) + در روز شبات غریبی که تحت اختیار توست هیچ کاری نکند. (02/020/010/08) + در عید فطیر دست خالی (بدون قربانی و هدیه) + در پیشگاه خداوند حضور نیابید. (02/023/015/03) + در روز شبات کار نکنید. (02/031/014/03) + در روز شبات کاری انجام ندهید. (02/035/002/02) + در هر جایی که باشید در روز شبات آتش روشن نکنید. (02/035/003/01) + در روزی که [کاهن بزرگ] برای مبرا شدن شما از خطاهایتان نسبت به ادونای طلب عفو می کند، هیچ کاری نکنید. (03/016/029/02) + درروز اجتماع مقدس (روز اول سال) +، هیچ کاری [غیر از پخت و پز] انجام ندهید. (03/023/008/02) + تا خود این روز (روز اول عید فطیر) + تا آوردن تقدیمی خداوندتان [از حاصل گندم و جو تازه] به صورت نان نخورید. (03/023/014/01) + تا خود این روز (روز اول عید فطیر) + تا آوردن تقدیمی خداوندتان [از حاصل گندم و جو تازه] به صورت بوداده نخورید. (03/023/014/02) + تا خود این روز (روز اول عید فطیر) + تا آوردن تقدیمی خداوندتان [از حاصل گندم و جو تازه] به صورت آب پز نخورید. (03/023/014/03) + در روز اجتماع مقدس، هیچ کاری [غیر از پخت و پز] نکنید. (03/023/021/01) + روز اول ماه هفتم هیچ کاری غیر از پخت و پز نکنید. (03/023/025/01) + در خود این روز (کیپوریم) + هیچ کاری نکنید. (03/023/028/01) + در این روز (کیپوریم) کاری انجام ندهید. (03/023/030/01) + در این روز (کیپوریم) + در هرجایی باشید، هیچ کاری نکنید. (03/023/031/01) + روز اول ماه هفتم هیچ کاری [غیر از پخت و پز] نکنید. (03/023/035/02) + در روز هشتم ماه هفتم هیچ کاری [غیر از پخت و پز] نکنید. (03/023/036/05) + در سال یوول [زمین را] نکارید. (03/025/011/01) + در سال یوول محصولات خودروی زمینتان را درو نکنید. (03/025/011/02) + در سال یوول انگورهای تاکهای هرس نکرده را نچینید. (03/025/011/03) + در سال یوول محصول کشتزار را بخورید، ولی نفروشید. (03/025/012/02) + از کسانی که روز شبات کار می کنند (هر کاری غیر از پخت و پز) + نباشید. (04/015/032/01) + روز اول سال، اجتماع مقدس بوده [غیر از پخت و پز] هیچ کار پر زحمتی نکنید. (04/028/018/01) + در روز هفتم عید پسح[غیر از پخت و پز] هیچ کار پر زحمتی نکنید. (04/028/025/02) + در عید نوبرها [غیر از پخت و پز] هیچ کاری نکنید. (04/028/026/03) + در روز اول ماه هفتم [غیر از پخت و پز] هیچ کار پر زحمتی نکنید. (04/029/001/02) + در عید کیپوریم هیچ کار پر زحمتی [غیر از پخت و پز] نکنید. (04/029/007/03) + در روز اول عید سوکوت هیچ کار پر زحمتی [غیر از پخت و پز] نکنید. (04/029/012/02) + در عید عصرت [غیر از پخت و پز] هیچ کار پرزحمتی نکنید. (04/029/035/02) + در روز شبات تو هیچ کاری نکن. (05/005/014/02) + در روز شبات پسرت هیچ کاری نکند. (05/005/014/03) + در روز شبات دخترت هیچ کاری نکند. (05/005/014/04) + در روز شبات غلامت هیچ کاری نکند. (05/005/014/05) + در روز شبات کنیزت هیچ کاری نکند. (05/005/014/06) + در روز شبات غریبی که تحت اختیار توست هیچ کاری نکند. (05/005/014/10) + هفت روز (ایام عید پسح) + در هیچ جای محدودهات خمیرمایه دیده نشود. (05/016/004/01) + روز هفتم (در ایام عید پسح) + هیچ کاری [غیر از پخت و پز] نکن. (05/016/008/03) + در اعیاد، هفتهها، سایبانها و فطیر، دست خالی برای زیارت به حضور ادونای نیایید. (05/016/016/04)
ج- تقارن مضامین هنجارهای مکانها و زمانهای مقدس در سه کتاب مقدس
پاسخ به این سؤال که مضامین پنجگانه هنجارهای مکانها و زمانهای سه کتاب مقدس، با یکدیگر و سایر مضامین هنجاری چه تقارنی داشته، مستلزم آن است که احتمال وقوع تصادفی «با هم بودن» را از طریق محاسبة ضریب همبستگی فی از محدودة بررسی خارج کنیم. پس از این محاسبه، با حذف ضرایب همبستگی کمتر از 0. 1 و فراوانیهای کمتر از 7 مدل تقارن مذکور به شرح زیر تنظیم شد. ( به دلیل کوچکی سهم این گونه از مضامین در قرآن و انجیل، ترسیم سه مدل برای هر کدام امکان پذیر نیست) در این موردقطر دوایر متناسب با فراوانی هر مضمون و تعداد خطوط نماینده ضریب همبستگی میان دوایر است. به گونه ای که هر یک خط نماینده ضریب همبستگی 0. 1 است.
مدل همچون مجمع الجزایری است مرکب از شش دایره که دوایر 58 و 56 (بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس + بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس) با هفت خط به یکدیگر مرتبط هستند. هر دو دایرة بزرگ، هر کدام با یک پل دوخطی به دایرة کوچک 55 (بایدها و نبایدها در رابطه ما و مسجد، کلیسا و کنیسه) و با دو پل یک خطی با نقاط 54 (بایدها و نبایدها در رابطه ما و خانه خدا) و 57 (بایدها و نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام) در تقارن است. . آخرین اتصال، یک همبستگی کوچک 0. 1 میان دایرة بزرگ 56 (بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس) و نقطة 121 (بایدها و نبایدهای خداوند برای وظایف کاهنان و ... ) قابل مشاهده است.
نتیجه
مقالة حاضر هنگام ورود به مبحث هنجارها» با این نکته مواجه شد که به نظر می رسد باید و نبایدهای موجود در سه کتاب مقدس تورات، انجیل و قرآن، خصلتهایی دارند که در برخی از موارد، متفاوت با خصلتهای عام مورد بحث برای هنجارها در جامعه شناسی است. آنچه در جستجوی آن هستیم، به دلایلی فاقد خصلتهای عام «هنجار» در مباحث جامعه شناسی است: زیرا بایدها و نبایدهای مذکور، اولاً آنگونه که جامعه شناسی مشخص میکند، منشأیی الزاماً از اجتماع و حاصلاکثریت یا میانگین جمعیت نیست و ثانیاً به خلاف تعریف نظام هنجاری که مقید به زمان است، آنچه در کتب مقدس به صورت هنجار مطرح شده، قائم به زمان و مکان نیست. به همین دلیل مقاله، ضمن پیشنهاد عنوان گذاری جدیدی برای هنجارها آنها را به دو دسته
1- با منشأ «زمینی» 2- با منشأ «آسمانی» قابل تقسیم دانست.
ادیان الهی به مفهوم امر مقدس و غیر مقدس به طور ویژه پرداختهاند و در علوم انسانی نیز تعاریف متعددی برای آنها مطرح شده است. مفهوم مکان و زمان مقدس تنها مربوط به ادیان الهی نمی شود بلکه در ادیان غیر الهی ونخستین نیز وجود داشته است. اما مستقیم ترین راه برای نزدیک شدن به معنای امر قدسی، ارتباط دادن آن با موجود لایتغیر و آن حقیقتی است که هم محرک لایتحرک و هم ماندگار است. از نظر انسان مذهبی مکان متجانس نیست و پارهای از مکانها از مکانهای دیگر متفاوتند که مقدس یا غیر مقدس مینامند. برای انسان مذهبی زمان نیز همچون مکان نه همانند است و نه مداوم و او دو نوع زمان مقدس و غیر مقدس را در زندگی خودتجربه میکند. یکی استمرار ناپایدار است و دیگری توالی ابدیتها که به فواصل معین به هنگام آیینهایی که تقویم مقدس را به وجود آورده باز یافتنی است.
با این مقدمه، مقاله متمرکز بر دستیابی به پاسخ دو سؤال شد. در پاسخ به سؤال نخست (گزارههای هنجاری مربوط به مکانها و زمانهای مقدس در سه کتاب مقدس چیست؟) ضمن ارائه 596 گزاره هنجاری مربوط به ما و مکانها و زمانهای مقدس، مشخص شد که میتوان آنها را در پنج دسته یا پنج مضمون اصلی جای داد. نتیجه نشان داد که سه مضمون از پنج مضمون، در هر سه کتاب وجود دارد. 1- بایدها و نبایدها در رابطه ما و خانه خدا، 2- بایدها و نبایدها در رابطه ما و عبادتگاه (کنیسه، کلیسا و مسجد) 3- بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس. یک مضمون (بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس) در انجیل و تورات دیده شد، اما در قرآن مشاهده نشد. و یک مضمون (بایدها و نبایدها در رابطه ما و ماههای حرام) در قرآن وجود دارد، در حالیکه در دو کتاب دیگر دیده نشد.
در پاسخ به سؤال دوم (مضامین گزارههای هنجاری مربوط به ما و مکانها و زمانهای مقدس چه مشابهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟) دیده شد که تورات به مراتب بیش از دو کتاب دیگر به بایدها و نبایدها در رابطه ما و مکانهای مقدس پرداخته است، به طوریکه سهم گزارههای این حوزه در آن 16 برابر قرآن و 6. 6 برابر انجیل است. همچنین اشیاء مقدس در تورات جایگاهی دارد که سهم آن در دو کتاب دیگر بسیار ناچیز است. انجیل به مراتب بیش از دو کتاب دیگر حاوی هنجارهای مرتبط با عبادتگاه (کلیسا، مسجد، کنیسه و ... ) است. تورات و با سهمی کمتر، انجیل مقولة «ما و مکانهای مقدس» را بیشتر به گونه باید مطرح کردهاند در حالیکه با 99 درصد اطمینان، سهم باید و نبایدهای این مضمون در قرآن با یکدیگر یکسان و متفاوت با دو کتاب مقدس دیگر است.
در هر سه کتاب مقدس، میتوان گزارههایی هنجاری درباره خانه خدا یافت. آنچنانکه قرآن میگوید: خانة خدا را برای طواف کنندگان، پاکیزه کنید + نگذارید مشرکان به مسجدالحرام نزدیک شوند. انجیل میخواهد خانة خدا را مکان عبادت برای تمام قومها بدانید (نه قومی خاص) + و میگوید خانة خدا را میعادگاه دزدان نسازید. و تورات میخواهد مکان مقدس خداوند را مورد احترام قرار دهید.
توقع انجیل از مخاطبان خود در باره کلیسا و کنیسه، در مقایسه با توقع قرآن در باره مسجد کمی وسیع تر است. قرآن میگوید اگر به خدا ایمان آوردهاید، مساجد خدا را آباد کنید + در مسجدها که از آن خداوندند - احدی را شریک خداوند قرار ندهید+ از بیدادگرانی که نمیگذارند در مساجد خدا نام وی برده شود، نباشید. انجیل میگوید از حضور در مجالس عبادت کلیسایی غافل نشوید + وقتی در کلیسا جمع می شوید، سرود، تعلیم، زبان و مکاشفه هر یک از شما به زبانهای مختلف یا با ترجمه، باید برای تقویت ایمان بکار رود + از کسانی که در عبادتگاهها دوست دارند در صدر بنشینند نباشید.
در تورات گزارههای مربوط به مکانهای مقدس، بیشتر معطوف به جزئیات مناسک است تا پاسداشت خود مکان مقدس. تورات می گوید صندوق الواه گواه را با طلای ناب از داخل و خارج روکش کن و برای پیرامون آن حاشیه ای از طلا بساز + زینتهای گل شکل چراغدان را از خود آن (طلا) بساز و از این قبیل.
در انجیل کمترین تعداد گزاره هنجاری در باره ما و زمانهای مقدس می توان یافت، در حالیکه تورات حاوی بیشترین گزارههای هنجاری درباره ما و زمانهای مقدس است. سهم بایدها و نبایدهای این مقوله نیز در قرآن یکسان است، در حالیکه در دو کتاب دیگر یکسان نیست.
در هر سه کتاب مقدس، هنجارهایی در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس مطرح شده است. تورات میگوید: سه بار در سال برای خداوند جشن بگیرید (عید فطیر، عید درو، عید جمع آوری محصولات). انجیل میخواهد: در روز سبت، نیکی کردن را روا بدانید. و قرآن می گوید: همچون کسانی که به [حکم] (تعطیلی) روز شنبه تجاوز می کردند، نباشید.
مدل تقارن مضامین هنجاری مکانها و زمانهای مقدس، همچون مجمع الجزایری است مرکب از شش دایره که در میان آنها بالاترین تقارن با ضریب همبستگی 0. 7 مربوط به بایدها و نبایدها در رابطه ما و اعیاد و ایام مقدس + بایدها و نبایدها در رابطه ما و اشیاء و سایر اماکن مقدس است.
پی نوشت ها
(1) نرم افزار MRP (Multidisciplinary Research Package) و کتاب راهنمای آن که ویژه تحقیقات کمی و کیفی علوم اجتماعی و علوم انسانی است از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری منتشر شده است. ( محسنیان راد، 1390)
(2) از جمله با مسئولان انستیو مطالعات مسیحیت در تورنتو کانادا (Institute for Christian Studies)
(3) برای هر گزاره شماره شناسایی 10 رقمی ساخته شده که از سمت راست دو رقم اول اعداد 01 تا 05 مربوط به بخشهای پنج گانه تورات (01 برای برشیت و 05 برای دواریم)، از 06 تا 32، مربوط به بخش های بیست و هشتگانة انجیل ( 06 برای انجیل متی و 032 برای مکاشفه) و 33 مربوط به قرآن است. سه رقم بعدی مربوط به فصل یا سوره، سه رقم پس از آن مربوط به آیه و دو رقم آخر، مربوط به شماره گزارة هنجاری استخراجی از آیه است.
[1]- Norms
[2]- Written & Unwritten
[3]- Sacred
[4] -Awe
[5]- Reverence
[6] -Mixed Methods Research
[7]- Content Analysis
[8] -Deep Content Analysis
[9] دو گروه دیگر، تحقیقات کمی (Quantitative) و کیفی (Qualitative) هستند.
[10] -A. Holiday
[11]- Deep look
[12]- Simple counting
[13] -Coding unite
[14] -ِData