زهرا علافچیان؛ محمدرضا شمشیری
چکیده
بحث دربارۀ اراده و اختیار همواره از مباحث مهم فکری - فلسفی و حتی اعتقادی بوده است. نوشتار حاضر با بررسی تطبیقی این مسئله از دیدگاه دو اندیشمند شرق و غرب، ابوحامد محمد غزالی و باروخ اسپینوزا، در پی آن است ...
بیشتر
بحث دربارۀ اراده و اختیار همواره از مباحث مهم فکری - فلسفی و حتی اعتقادی بوده است. نوشتار حاضر با بررسی تطبیقی این مسئله از دیدگاه دو اندیشمند شرق و غرب، ابوحامد محمد غزالی و باروخ اسپینوزا، در پی آن است تا ضمن توجه به تشابهها و تفاوتهای دیدگاه ایشان نشان دهد چگونه در ورای الفاظ معارض، مشترکاتی میان دوگونه از تفکر به دست میآید. در جستار حاضر، این موضوع با روش کیفی از نوع تحلیلی - توصیفی، با توجه به مبانی فکری و سلوک معرفتی این دو بررسی شده است؛ همچنین در این راه، موضع هریک دربارۀ اراده و اختیار انسان و خدا جداگانه و سپس در مقایسه با یکدیگر بررسی شده است. نتیجه آنکه غزالی با انکار قاعدۀ علیت و بیان نظریۀ کسب به جبر نسبی انسان قائل بود. اسپینوزا نیز با تأکید بر اصل علیت و وحدت وجود به نوعی به ضرورت رسید و انسان را موجَب دانست؛ البته اسپینوزا وجود اختیار و آزادی را یکسره در انسان نفی نمیکند. بنابراین هر دو به نوعی جبر نسبی را دربارۀ انسان پذیرفتهاند. از سوی دیگر، این دو البته با انگیزههای متفاوت، خداوند را به معنی واقعی کلمه فاعل بالاختیار دانستهاند؛ در این حال در اندیشۀ غزالی خداوند دارای اراده است؛ درحالیکه اسپینوزا بهطورکلی هر نوع اراده را از ذات خداوند سلب کرده است.