بهجتالسادات حجازی؛ هادی پور شیخعلی
چکیده
یکی از مطالب عمیق و درخور بحث و تحقیق در بسیاری از علوم انسانی، موضوع هویت است. مفهوم هویت هرچند جدید و نوظهور است، ریشههای آن به قرون گذشته و حتی زمان پیش از اسلام بر میگردد. مولانا شاعر معناگرای بزرگ ...
بیشتر
یکی از مطالب عمیق و درخور بحث و تحقیق در بسیاری از علوم انسانی، موضوع هویت است. مفهوم هویت هرچند جدید و نوظهور است، ریشههای آن به قرون گذشته و حتی زمان پیش از اسلام بر میگردد. مولانا شاعر معناگرای بزرگ قرن هفتم، برمبنای اثرپذیری تأویلی از قرآن، تعبیر و تفسیر دیگری از مفهوم وطن و هویت دارد. هویت در قرآن بیشتر بر مبنای خودشناسی و بازگشت به فطرت الهی انسان است و همچنین به مقام والای انسان در پهنۀ هستی توجه میشود. نگاه قرآن به هویت جمعی، بیشتر بهصورت «امت واحده» و اتحاد بین امتها است. قرآن دلیل برتری انسانها و امتها را تفاوتهای ظاهری بیان نمیکند؛ بلکه در برتری تقوا، کسب دانش و جهاد فی سبیل الله معرفی میکند. در اندیشۀ مولانا عشق به ذات احدیت و انسانیت مبتنی بر نظریۀ جهان وطنی موج میزند؛ بنابراین نباید انتظار داشت او با تأکید بر ملیگرایی، آدمیان را به زندگی مادی و سرزمین مادری محدود کند. در نظر او، پس از ارجنهادن به هویت الهی، ذاتی و فردی، فراملیگرایی یا هویت جمعی اهمیت خاصی پیدا میکند. مولانا در مثنوی از مفهوم وطن بهنوعی آشناییزداییِ معنایی کرده است؛ از این رو آشناییزدایی در حوزۀ معنا و تأویلهای جدید از واژهها و مفاهیم نیز نمود دارد. در این پژوهش به شیوۀ تحلیل محتوای سرودههای مولانا در مثنوی، جنبههای متفاوت هویت بررسی شدهاند.